شش دلیل گواه بر امکان وحی
برای رسیدن به پاسخ این که آیا امکان وحی وجود دارد یا خیر دلایلی هست که وجود این امکان را اثبات می کند. دلایلی همچون الهام در جانداران، رویاها و خوابهای راستین و الهام در بیداری، خواب هیپنوتیزمی، روشنبینی و نهانبینی.
اين مدعيان، شخصيت هاى برجستهاى بودند كه توجه خردمندان و متفكران را به خود جلب كرده اند. آنان خود را پيام رسان خداوند و سرچشمه پيام هاى خود را وحى الهى مى دانستند و معتقد بودند كه اين پيام ها را از طريق حس و تجربه، و يا از طريق تفكر و استدلال به دست نياورده اند، بلكه از جانب خداوند بر روح و روان آنان القا شده است.
اين واقعيت تاريخى توجه دانشمندان را به امكان ارتباط انسان خاكى با جهان غيب، بدون بهرهگيرى از طريق حس و عقل توجه ( امکان وحی ) برانگیخته تا پس از رسیدن به پاسخ در مورد این امکان، بتوانند به تبيين و تفسير وحی بپردازند و روشن کنند که وحی چیست؟
روزنه هايى به سوى جهان غيب؛ دلایلی گواه بر امکان وحی
در زندگى بشر و دیگر جانداران، یک رشته آگاهىهایى وجود دارد که از قلمرو حس و عقل بیرون است و دریافتهایى است که نمىتوان آنها را با دو راه مزبور تفسیر کرد. این واقعیت خود گواه روشنى بر امکان وحی ـ نه اثبات وحى نبوت ـ محسوب میشود، راه هایى که هم اکنون بهطور مختصر به آنها اشاره مى کنیم:
۱ – الهام در جانداران
زنبور عسل، آنگاه که سر از تخم بیرون مى آورد، و قدرت پرواز پیدا مى کند، با رهیافت مرموزى به سوى گلها پرواز کرده، و شیره آنها را به گونه خاصى مى مکد تا از آن شهد بسازد. لانه خود را آن چنان شش گوشه مى سازد که هرگز گوشه اى نسبت به گوشه دیگر، کم و زیاد نمى شود. در کوران بادهاى تند و در فضاى تاریک و غبار آلود لانه خود را به آسانى پیدا مىکند و گفته میشود نوعى از آن (زنبور قرمز) ملخ را شکار کرده و به جاى حساس آن نیش مى زند، و آن را بى هوش نموده و به صورت گوشت زنده آن را نگاه مىدارد، و سپس در نقطه مناسبى از بدن ملخ تخم گذارى مىکند، تا پس از آن که بچهها از تخم بیرون آمدند، از گوشت آن تغذیه کنند.
اینها و هزاران نمونه از این قبیل، همگى جلوه هایى از هدایت هاى غیبى است که در زندگى جانداران به چشم مى خورد و دلیلی گواه بر امکان وحی است.
۲ – رؤیاهاى راستین
خواب در حفظ زندگى انسان تأثير بسزايى دارد، اين كه حقيقت آن چيست از قلمرو بحث ما بيرون است، آنچه كه مهم است اشاره به اقسام خواب هاست :
- افكار آشفته كه گاهى در بيدارى و بيشتر در عالم خواب خودنمايى مى كند و غالباً گريبانگير افراد بيمار مىگردد.
- افكار عادى روزانه كه در عالم خواب خود را نشان مى دهد. مثلاً دانش آموز در روزهاى امتحان، خواب هاى مربوط به درس و امتحان و نمره مى بيند.
- قسمتى از خواب ها، اسرار نهانى انسان است كه بيانگر واقعيت انسان مى باشد، و اين قسم از خواب ها در روانكاوى ارزش علمى دارد و به وسيله آن مى توان به ضمير پنهان پى برد. فرويد براى اصل خواب و كشف آن از ضمير پنهان اهميت بسزايى قائل است، و تعبیر خواب يك قسمت از بحث هاى نظریه روانکاوی فروید را تشكيل مى دهد.
- خواب هايى كه نه از افكار آشفته سرچشمه مى گيرد و نه افكار روزانه به پديد آمدن آن كمك مى كند و نه حاكى از ضمير پنهان انسان است، بلكه از يك واقعيت جدا از ذهن و انديشه گزارش مىدهد. اين نوع خوابهاست كه ما را با جهان خارج از خود مرتبط مى سازد، و از روى حقايق عالم پرده بر مىدارد، و ثابت مىكند كه انسان علاوه بر درك حس و عقل از آگاهى سومى برخوردار است كه معلول دو ابزار ياد شده نيست. گويى آفريدگار جهان براى تماس با جهان خارج روزنه سومى را باز نموده و آن همان رؤياهاى صادق است، تا بدين وسيله زمينه را براى تصديق نبوت و وحى فراهم سازد.
سپس اضافه مى کند: «هرگاه براى انسان در عالم رؤیا امکان چنین ادراکى وجود دارد، چه مانعى دارد که انسان در حال بیدارى داراى چنین ادراک و آگاهى باشد.»[۱] بسیارى از مردم خواب هاى شگفت مى بینند، به این معنا که آنچه در خواب دیده اند، بدون کم و زیاد در خارج تحقق مى یابد، تعداد این خوابها به اندازه اى زیاد است که کتاب هایى درباره آن تألیف شده است.[۲]
خواب حضرت یوسف علیه السلام و همچنین خواب عزیز مصر که در قرآن آمده از این نوع خوابهاست. این دو نفر چهره واقع را دیدند، ولى لحظه بیدارى، تغییر شکل یافته بود. مثلاً حضرت یوسف علیه السلام در خواب خود پدر و مادر و یازده برادر را دیده بود [۳] ولى وقتی بیدار شد، تغییر شکل داده و به صورت خورشید و ماه و یازده ستاره در خاطر او مانده بود.
این خوابها را چگونه مى توان تفسیر کرد؟ آیا مى توان همه آنها را از نوع تصادف دانست، و یا آن را بازتاب حالات درونى دانست؟ پاسخ منفى است. زیرا تعداد آنها به قدرى زیاد است که نمىتوان آنها را پدیده اى تصادفى انگاشت، و نیز واقعنما بودن آنها با فرضیه بازتاب حالات درونى سازگار نیست. حتى فلاماریون در کتاب «اسرار مرگ» صفحاتى را به نقل این نوع خوابها اختصاص داده است.
با پذیرفتن این نوع خوابها که پرونده آنها از نظر تحلیل علمى هنوز باز است، انکار امکان وحی به بهانه این که از قلمرو حس و عقل بیرون است بى جهت خواهد بود.
۳- الهام در بیدارى
«وَأَوحَیْنا إِلى أُمّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِى الیَمّ وَلا تَخافِى وَلا تَحْزَنِى إِنّا رادُّوهُ إِلَیْکِ وَجاعِلوهُ مِنَ الْمُرْسَلِین» [۴]
مادر حضرت موسى علیه السلام که در آن هنگام سخت نگران فرزند خویش بود، و از آن مى ترسید که مأموران فرعون از نوزاد او آگاه شوند، و به حیات او خاتمه بخشند، ناگهان با گوش جان این ندا را شنید که راه نجات فرزندش این است که او را در صندوقى نهاده و به دریا افکند، دریافت چنین ندایی از قبیل «الهام» است.
دریافت این نوع الهام گاهى بدون شنیدن صداست و احیاناً گاهی با شنیدن صدا نیز همراه مى باشد.
هم اکنون در جامعه ما پاکان و پرهیزکاران داراى چنین الهامات بوده و حقایقى را دریافت مى کنند. ولى متأسفانه کسى در صدد ثبت و ضبط آنها بر نیامده است. طبعاً براى این نوع دریافتها سرچشمه اى وجود دارد که دو صورت آن را یادآور مى شویم:
- فرشتگانى كه مأمور حفظ انسان هستند، از راه الهام والقاى مطلب در قلب يا ايجاد صدا در گوش، او را به خير و صلاح رهبرى مى كنند.
- ارواح پاك و خيرخواه، افراد مورد علاقه خود را از طريق القا رهبرى مى نمايد.
۴ – خواب مغناطیسى و هیپنوتیزم (خواب آوری مصنوعی)
خواب مصنوعى درجات مختلفى دارد که در هر درجه اى به انسان یک نوع آگاهى مى تواند بدهد و هر چه درجات آن قوىتر باشد درک و تماس آن بیشتر است. استاد این کار، مى تواند از طریق خواب مصنوعى افکارى را در ذهن انسان پدید آورد و مى تواند افکارى را پاک نماید.
این روش ثابت مى کند که ممکن است عاملى از خارج در روح انسان تصرف کند، و فکرى را در او پدید آورد و یا از ذهن او بزداید. بنابراین آنجا که وحى از طریق فرشته بر قلب پیامبر نازل مى شد، مى تواند نمونه بسیار کامل این روش باشد، و سرانجام نتیجه مى گیریم که آگاهىهاى انسان منحصر به حس و عقل نیست و عاملى فراتر از این دو مى تواند منشأ یک رشته آگاهىها باشد. بنا بر چنین حقایقی مسلما امکان وحی نیز وجود دارد.
۵ – نهان بینى
۶ – روشن بینى
البته باید بگوییم که هرگز هدف این نیست که وحى نبوت را از این مقولهها بدانیم، ولى هر یک از آنها مى تواند زمینه ساز تصدیق امکان وحی آسمانى بوده و حداقل ممکن بودن چیزی به نام «وحی» را اثبات کند. [۶]
پی نوشت و منابع :
-
اشارات ابن سینا، ۳/۳۹۹
-
برای نمونه کتابهای «دار السلام»، نوشته محدث نوری و «آیات بینات» نوشته محقق شوشترى، صدها رؤیاى صادق از شخصیت هاى مختلف نقل مى کنند.
-
یوسف/۴
-
قصص/۷
-
رازى، مفاتیح الغیب:۳۰/ در تفسیر «فالمدبرات امراً»، نازعات/۵
-
برگرفته از کتاب مسائل جدید علم کلام، تألیف آیت الله جعفر سبحانی، ج. ۲