توجه : برخی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط شماره موجود در بخش تماس با ما به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود.
اسم ها

فهرست کامل اسم دختر مذهبی

فهرست کامل اسم دختر مذهبی

فهرست کامل نام و اسم دختر مذهبی به تفکیک حروف الفبا و ذکر معنی و معرفی ریشه اسامی مذهبی دخترانه.

اسم دختر مذهبی

 

اسم دختر مذهبی با حرف الف

اَسما 
معنی: نامها، اسامی؛ معارف، حقایق؛ در تصوف به معنای معارف، حقایق و علوم آمده است؛ نام همسر پیامبر اسلام(ص). 
ریشه: عربی 

اَطهره 
معنی: اطهر + ه (پسوند نسبت) منسوب به اطهر، اطهر. 
ریشه: عربی 

اَعظم 
معنی: بزرگ، بزرگتر، بزرگترین، بزرگوار، بزرگوارتر؛ از صفات خداوند. 
ریشه: عربی 

اَفضل 
معنی: فاضلتر، برتر از دیگران در علم و هنر و اخلاق و مانند آنها، برترین، بالاترین. 
ریشه: عربی 

اَقدس 
معنی: پاکتر، پاکیزهتر، مقدستر؛ عنوانی احترام آمیز برای بزرگان یا مکانهای مقدس. 
ریشه: عربی 

اَکرم 
معنی: گرامیتر، آزادتر، بزرگتر، بزرگوار، گرامی؛ از نامهای خداوند. 
ریشه: عربی 

اَمانه 
معنی: اطمینان و آرامش قلب. 
ریشه: عربی 

اُسوه 
معنی: پیشوا، رهبر، مقتدا، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی گردد؛ از واژه های قرآنی. 
ریشه: عربی 

اُم‌البنین 
معنی: مادر پسران، لقب فاطمه‌ی کلابیه دومین همسر امیرالمؤمنین علی(ع) و مادر حضرت عباس(ع). 
ریشه: عربی 

اُم‌سلمه 
معنی: نام یکی از همسران پیامبر اسلام(ص) 
ریشه: عربی 

اُم‌فَروه 
معنی: مادر امام جعفر صادق(ع)؛ نام دختر امام موسی بن جعفر(ع). 
ریشه: عربی 

اُم‌کلثوم 
معنی: شیر ماده؛ سومین دختر پیامبر اسلام(ص)، دختر علی ابن ابیطالب(ع) 
ریشه: عربی 

اِجلال 
معنی: بزرگ داشتن، تجلیل؛ شوکت و جلال، بلندی مقام؛ کبریا و عظمت پروردگار. 
ریشه: عربی 

اِحترام 
معنی: حرمت داشتن، محترم بودن؛ حرمت، پاس، بزرگداشت؛ رفتار و گفتاری که نشان دهنده‌ی بزرگداشت و اهمیت دادن به کسی یا چیزی است. 
ریشه: عربی 

اِلهه 
معنی: رب‌النوع؛ پرستش کردن؛ ماه نو؛ آفتاب؛ بتان 
ریشه: عربی 

ادنا 
معنی: از واژه های قرآنی؛ کمترین، جزئی‌ترین؛ پایین‌تر 
ریشه: عربی 

اسرا 
معنی: به شب راه رفتن، در شب سیر کردن، معراج پیغمبر اکرم (ص )، نام هفدهمین سوره ی قرآن کریم دارای صد و یازده آیه، در گویش سمنان اشک 
ریشه: عربی 

الحان 
معنی: آوازها، آهنگ ها، آوازهای خوش، نغمه‌های دلکش، صداهای موزون و خوشایندی که انسان یا بعضی پرندگان یا آلات موسیقی تولید می‌کنند. 
ریشه: عربی 

الوان 
معنی: رنگها، نوعها، رنگارنگ، رنگین؛ گوناگون، گونهگون 
ریشه: عربی 

الهام 
معنی: به دل افکندن، در دل انداختن؛ القاء معنی خاص در قلب به طریق فیض؛ رسیدن فکر به ذهن و در معارف اسلامی القای امری از سوی خداوند به دل کسی؛ دریافت و شعور غریزی. 
ریشه: عربی 

امین دخت 
معنی: امین (عربی) + دخت (فارسی) دختر امین، دختر درستکار 
ریشه: عربی 

امینا 
معنی: زن درستکار، امین (عربی) + ا (فارسی)، مورد اعتماد، امین 
ریشه: عربی 

امینه 
معنی: مؤنث امین، زن مورد اطمینان و درستکار 
ریشه: عربی 

انور 
معنی: روشنتر، روشن، نورانی؛ (به مجاز) مبارک، گرامی. 
ریشه: عربی 

ایمانه 
معنی: منسوب به ایمان 
ریشه: عربی

آسیه 
معنی: زن اندوهگین، ستون، نام همسر فرعون که موسی (ع) را از نیل گرفت و پنهانی از فرعون از او مراقبت کرد، نام کوهی در استان فارس 
ریشه: عربی 

آمنه 
معنی: نام مادر پیامبر (ص)، مونث آمن به معنای بانوی نترس، زن دلیر، خانم استوار 
ریشه: عربی 

آیه 
معنی: هر یک از پاره‌های مشخص سوره‌های قرآن و دیگر کتابهای آسمانی، نشانه 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ب

بَرکت 
معنی: فراوانی و بسیاری و رونق؛ خجستگی، یمن، مبارك بودن؛ نعمت های موجود در طبیعت، چنان که نان. 
ریشه: عربی 

بَصیرا 
معنی: منسوب به بصیر؛ منتسب به دانایی؛ (به مجاز) دختری که بینا و دانا باشد. 
ریشه: عربی 

بَصیرت 
معنی: بینایی؛ (به مجاز) آگاهی داشتن از امری و جزئیات آن را در نظر داشتن، آگاهی و دانایی؛ (در تصوف) نیروی باطنی که سالک با آن حقایق و باطن امور و اشیا را در می‌یابد. 
ریشه: عربی 

بُشری (بشرا) 
معنی: بشارت، مژده، مژدگانی؛ از واژه‌های قرآنی 
ریشه: عربی 

بِلقیس 
معنی: ملکه شهر سبا که در روایات نام همسر حضرت سلیمان (ع) است (پیشینه و ریشه نام بلقیس به درستی دانسته نیست، برخی آن را برگرفته از واژه احتمالا یونانی pallaxis، به معنای دختر باکره یا همخوابه دانسته‌اند و برای آن معادل‌هایی در زبان‌های آرامی و عبری برشمرده و بعضی ریشه‌ یونانی آن را به معنای نوعی آلت موسیقی دانسته‌اند و معادل‌هایی در زبان سومری، اَکَدیِ بابلی و لاتین برای آن برشمرده‌اند. همچنین برخی بر این عقیده‌اند که نام بلقیس از واژه اوستایی pairika در دوره هخامنشیان است که بعدها در فارسی به صورت پری درآمده است. در هر صورت اینان متفق‌اند که این واژه وارد زبان عبری شده و در عربی به صورت بلقیس درآمده است. 
ریشه: عبری 

بِنت‌الهدی 
معنی: دختر هدایت شده 
ریشه: عربی 

باقیه 
معنی: (مؤنث باقی)، عمل صالح؛ آن که یا آنچه وجود دارد، موجود؛ پاینده، پایدار 
ریشه: عربی 

بتول 
معنی: کسی که از دنیا منقطع شده است و به خدا پیوسته است؛ زن بریده از دنیا برای خدا؛ لقب حضرت فاطمه(ع). 
ریشه: عربی 

بسمه 
معنی: نام دختر اسماعیل (ع) 
ریشه: عبری

اسم دختر مذهبی با حرف ت

تَکتَم 
معنی: نام چاه زمزم؛ نام مادر امام رضا (ع) 
ریشه: عربی 

تالیا 
معنی: (تالی + الف اسم ساز) (به مجاز) یعنی دختر دوم، تلاوت کننده قران مرکب از تالی عربی به معنی تلاوت کننده + الف تانیث فارسی، در اساطیر یونانی الهه موسیقی و رقص، دختر شاه خدایان زئوس و الهه خاطرات منه موزین است. 
ریشه: عربی 

تامارا 
معنی: درخت خرما؛ نام عروس یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب(ع) 
ریشه: عبری 

تبرّک 
معنی: مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی؛ برکت گرفتن. 
ریشه: عربی 

تسنیم 
معنی: از ریشه‌ی «سنم» در لغت به معنای «بزرگ شدن کوهان شتر» و نیز «بزرگ و مهتر قوم گردیدن» است؛ طبق روایات نان چشمه‌ای در بهشت 
ریشه: عربی

 

اسم دختر مذهبی با حرف ث

ثَمره 
معنی: میوه؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل 
ریشه: عربی 

ثَنا 
معنی: ستایش، مدح؛ دعا؛ درود و تحیت؛ حمد، شکر، سپاس 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ج

جَمیله 
معنی: (مؤنث جمیل)، جمیل؛ زیبا 
ریشه: عربی 

جَنت 
معنی: بهشت، فردوس 
ریشه: عربی 

جُمانه 
معنی: یک دانه مروارید، یک دانه لؤلؤ؛ نام دختر ابوطالب و خواهر حضرت علی(ع) 
ریشه: عربی 

جِنان 
معنی: بهشت؛ باغها 
ریشه: عربی 

جلیله 
معنی: مؤنث جلیل 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ح

 حَسِیبا 
معنی: (حَسِیب = پاک نژاد، پاکزاد، اصیل + ا (پسوند نسبت))، دارای اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل 
ریشه: عربی – فارسی 

حَسْنا 
معنی: زیبا، زن زیبا 
ریشه: عربی 

حَسنه 
معنی: خوب، نیک، پسندیده، عمل نیک و پسندیده؛ عمل پسندیده به ویژه عمل مطابق با شرع 
ریشه: عربی 

حَسیبه 
معنی: دارنده‌ی نام و شرف و بزرگی، زنِ شریف در اصل و نسب 
ریشه: عربی 

حَفصه 
معنی: اسد، شیر؛ دختر عمر بن خطاب و همسر پیامبر اسلام(ص) 
ریشه: عربی 

حَنّان 
معنی: آرزومند، مشتاق؛ بخشاینده؛ بسیار مهربان؛ نوحه و زاری کننده؛ از نامهای خداوند 
ریشه: عربی 

حَنّانه 
معنی: بسیار نوحه کننده، ناله کننده 
ریشه: عربی 

حُرمت 
معنی: احترام؛ اطاعت و فروتنی در برابر اوامر الهی، دوری از زشتی‌ها و به جای آوردن حقوق که رعایت آنها واجب دانسته شده است. 
ریشه: عربی 

حُریه 
معنی: حُره 
ریشه: عربی 

حُسنا(حُسنی) 
معنی: نیک، پسندیده 
ریشه: عربی 

حُسنیه 
معنی: نیکوتر، کار نیک، عاقبت نیکو 
ریشه: عربی 

حُلما 
معنی: جمع حَلیم، بردباران، صبوران. 
ریشه: عربی 

حِسانه 
معنی: زن بسیار نیکو؛ از صحابیات و از دوستان نزدیک حضرت خدیجه کبری (س) است. 
ریشه: عربی 

حامده 
معنی: مؤنث حامد، سپاسگزار 
ریشه: عربی 

حانیه 
معنی: مهربان، دلسوز 
ریشه: عربی 

حبیبه 
معنی: مؤنث حبیب، دوست، یار، معشوقه 
ریشه: عربی 

حدیث 
معنی: سخنی که از پیامبر اسلام(ص) یا بزرگان دین نقل کنند، روایت، سخن، گفته؛ داستان، جدید، تازه، نو؛ (به مجاز) عشق، سودا 
ریشه: عربی 

حره 
معنی: زن آزاده ، لقب زنان اشرافی، خاتون ، نام خواهر محمود غزنوی 
ریشه: عربی 

حفیظه 
معنی: موکّل به چیزی؛ حافظ و محفوظ 
ریشه: عربی 

حکیمه 
معنی: مؤنث حکیم، زن حکیم و دانشمند 
ریشه: عربی 

حلیمه 
معنی: مؤنث حلیم، زن خویشتن دار، صبور و با تحمل، دختر بردبار 
ریشه: عربی 

حمده 
معنی: سپاس و شکرگزاری 
ریشه: عربی 

حمیده 
معنی: مؤنث حمید، ستوده، پسندیده؛ مادر امام موسی کاظم(ع). 
ریشه: عربی 

حنیفه 
معنی: مؤنث حنیف، دختر درست و پاک، دختر راستین، زن ثابت قدم در دین 
ریشه: عربی 

حوا 
معنی: نخستین انسان ماده در مذاهب سامی؛ در نجوم نام صورت فلکی بزرگی در آسمان نیمکره‌ی جنوبی، به روایت تورات و قرآن، نخستین زنی که خدا آفرید، همسر حضرت آدم(ع) 
ریشه: عربی 

حور 
معنی: زن زیبای بهشتی 
ریشه: عربی 

حورا 
معنی: حور، زن زیبای بهشتی؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی. 
ریشه: عربی 

حوریا 
معنی: از حوری به معنی فرشته بهشتی می‌آید، آن که چون حور زیباست. 
ریشه: عربی 

حیفا 
معنی: نام بندری در فلسطین 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف خ

خَضرا 
معنی: (مؤنث اخضر) به معنی سبز، کبود، نیلگون، و آبی و سبز؛ سبزه‌زار، چمن‌زار. 
ریشه: عربی 

خدیجه 
معنی: مولودِ پیش از اتمام ماههاd باردارd، ولادت قبل از موعِد، نام همسر پیامبر اسلام(ص) و مادر حضرت فاطمه(س) 
ریشه: عربی 

خلیله 
معنی: مؤنث خلیل 
ریشه: عربی 

خیرالنسا 
معنی: بهترینِ زنان؛ عنوانی برای حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ص). 
ریشه: عربی 

خیزران 
معنی: نوعی نی مغزدار با ساقهای محکم و بلند؛ نام مادر امام محمّد تقی(ع). 
ریشه: عربی

 

اسم دختر مذهبی با حرف د

دینا 
معنی: داور، داوری؛ (در اوستایی) دین؛ (در عبری) (= دینه) انتقام یافته؛ نام خواهر یوسف(ع). 
ریشه: عبری 

دینه 
معنی: انتقام یافته، نام دختر یعقوب (ع) و خواهر یوسف (ع) 
ریشه: عبری

اسم دختر مذهبی با حرف ذ

ذاکره 
معنی: مونث ذاکر (آنکه خدا را ستایش می‌کند و ذکر خدا می‌گوید؛ یاد کننده) 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ر

رَشیده 
معنی: مؤنث رشید 
ریشه: عربی 

رُمَیصا 
معنی: نام یکی از زنان فداکار صدر اسلام با کنیه ام سلم . وی از شخصیتهای اجتماعی دوران صدر اسلام به دور پیامبر حلقه زدند و جنگیدند تا همگی به شهادت رسیدند، نام ستاره ایست و یکی از دو ستاره‌ای است که برذراع است، شِعرهای شامیه، غموص. 
ریشه: عربی 

رابعه 
معنی: نام دختر اسماعیل بصری از زنان عارف و بسطار مشهور در قرن دوم که از او حکایتها و سخنان زیادی نقل شده است. 
ریشه: عربی 

راحل 
معنی: مهاجر، کوچ فرما، کوچ کننده؛ (اَعلام) نام مادر حضرت یوسف(ع) 
ریشه: عربی 

راحله 
معنی: مؤنث راحل 
ریشه: عربی 

راحمه 
معنی: (مؤنث راحم) به معنی رحمت آورنده و دل سوزاننده 
ریشه: عربی 

راحیل 
معنی: نام یک فرشته، بی گناه، نام همسر یعقوب(ع) و مادر یوسف(ع) 
ریشه: عبری 

راشده 
معنی: راهنمایی شده، از گمراهی درآمده. 
ریشه: عربی 

راضیه 
معنی: پسندیده، خوش، خشنود، از القاب فاطمه زهرا(س) 
ریشه: عربی 

رحمه 
معنی: نام همسر ایوب(ع) 
ریشه: عربی 

رحیمه 
معنی: مؤنث رحیم، مهربان 
ریشه: عربی 

رضوانه 
معنی: رضوان + ه (پسوند نسبت)، منسوب به رضوان؛ بهشتی؛ (به مجاز) زیبارو 
ریشه: عربی 

رضیه 
معنی: مونث رضی 
ریشه: عربی 

رفعت 
معنی: (به مجاز) برتری مقام و موقعیت، بلند قدری، افراشتگی و بلندی. 
ریشه: عربی 

رفیعه 
معنی: مؤنث رفیع 
ریشه: عربی 

رقیه 
معنی: دعا، تعویذT یکی از چهار دختر پیامبر اسلام (ص)، دختر امام حسین(ع) 
ریشه: عربی 

ریحانه 
معنی: ریحان، نام مادر امام رضا (ع). 
ریشه: عربی

 

اسم دختر مذهبی با حرف ز

زاكیه 
معنی: نیكو، پاكیزه 
ریشه: عربی 

زاهده 
معنی: مؤنث زاهد 
ریشه: عربی 

زكیه 
معنی: مؤنث زكی، پاک، طاهر، پارسا 
ریشه: عربی 

زلیخا 
معنی: نام همسر عزیز مصر كه مفتون زیبایی یوسف (ع) شد. 
ریشه: عربی 

زمزم 
معنی: نام چشمه‌ای در نزدیكی كعبه 
ریشه: عربی 

زهرا 
معنی: روشن، درخشان ، نام دختر پیامبر(ص) 
ریشه: عربی 

زیب النساء 
معنی: بهترین زنان، زیباترین زنان، نام دختر پادشاه هند كه به ادبیات فارسی و عربی علاقه زیادی داشت و قرآن را حفظ بود. 
ریشه: عربی 

زینا 
معنی: نام دختر نوح نبی 
ریشه: عبری 

زینب 
معنی: پاکیزگی، نام درختی خوشبو و خوش منظر، (در اعلام) نام دختر علی ابن ابی طالب (ع) و خواهر امام حسین (ع) و نام دختر رسول اکرم (ص)، نام دختر علی (ع) و خواهر حسین (ع) 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف س

سَکینه 
معنی: آرامش خاطر؛ نام دختر امام حسین(ع) 
ریشه: عربی 

سَلامه 
معنی: سلامه یا سلافه مشهور به شهربانو دختر یزدجرد ابن شهریار یا هرمزان و همسر امام حسین(ع) 
ریشه: عربی 

سَلیمه 
معنی: مؤنث سلیم 
ریشه: عربی 

سَما 
معنی: آسمان 
ریشه: عربی 

سُمیه 
معنی: صدای خوش، آوازی که در آن خیر باشد، نام مادر عمار یاسر که از اصحاب پیامبر (ص) بود و اولین زن شهیده در صدر اسلام. 
ریشه: عربی 

سِتیلا 
معنی: نام دختر حضرت موسی کاظم(ع)؛ نام حضرت مریم. 
ریشه: عربی 

ساجده 
معنی: مؤنث ساجد 
ریشه: عربی 

سارا 
معنی: خالص، نام زن حضرت ابراهیم(ع) و مادر اسحاق(ع) 
ریشه: عبری 

ساره 
معنی: سارا، امیره‌ی من 
ریشه: عبری 

ساریه 
معنی: ابری که در شب آید؛ نام یکی از دختران امام موسی کاظم(ع) 
ریشه: عربی 

سالومه 
معنی: زوجه زبدی و مادر یعقوب کبیر و یوحنای انجیلی 
ریشه: عبری 

سامره 
معنی: مؤنث سامر، نام شهری در عراق که مرقد امام دهم و یازدهم در آن واقع شده است. 
ریشه: عربی 

سبا 
معنی: سوره‌ی سی و چهارم از قرآن کریم؛ نام شهر بلقیس؛ (در عبری) انسان 
ریشه: عربی 

سدنا 
معنی: (تلفظ: sadenā) سجده کننده بر خانه خدا، مرکب از سدن (عربی) به معنای سجده کردن به کعبه + ابف فاعلی (فارسی) 
ریشه: عربی 

سوده 
معنی: ساییده، ساییده شده، از همسران پیامبر اسلام(ص) 
ریشه: عربی 

سوره 
معنی: هر یک از بخش های صد و چهارده گانه ی قرآن که خود شامل چند آیه است. 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ش

شکرانه 
معنی: سخنی که به عنوان سپاسگزاری گفته میشود، یا عملی که برای سپاس انجام میشود، یا آنچه به عنوان هدیه برای قدردانی داده میشود؛ شکرگزاری و حق شناسی. 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ص

صَفیه 
معنی: مونث صفی، نام چند تن از زنان مشهور صدر اسلام 
ریشه: عربی 

صِدیقه 
معنی: مونث صدیق، لقب حضرت فاطمه (س) و حضرت مریم 
ریشه: عربی 

صابره 
معنی: مؤنث صابر 
ریشه: عربی 

صادقه 
معنی: مونث صادق راستگو و درستکار 
ریشه: عربی 

صالحه 
معنی: مؤنث صالح، زنِ صالح 
ریشه: عربی 

صبورا 
معنی: صبور + ا (الف نسبت یا تعظیم)، به معنی بردبار، صبور 
ریشه: عربی – فارسی 

صبوره 
معنی: منسوب به صبور؛ صبور و شکیبا 
ریشه: عربی – فارسی 

صغری 
معنی: مؤنث اصغر، کوچک، کوچکتر؛ فاطمه‌ی صغری دختر علی ابن ابی طالب(ع) 
ریشه: عربی 

صفا 
معنی: داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت، یکرنگی، خلوص و صمیمیت، نام جایی در مکه 
ریشه: عربی 

صفورا 
معنی: نام همسر حضرت موسی(ع) و دختر حضرت شعیب(ع) 
ریشه: عربی 

صوفیه 
معنی: پیروان طریقه و مسلک تصوف، اهل تصوف، متصوفه؛ پایتخت بلغارستان 
ریشه: عربی 

صونا 
معنی: منسوب به صون؛ خویشتن داری از گناه، صیانت، پارسایی 
ریشه: عربی – فارسی

اسم دختر مذهبی با حرف ض

ضُحا 
معنی: (تلفظ: zohā) زمانی پس از برآمدن افتاب، چاشتگاه، نام سوره ای در قرآن کریم 
ریشه: عربی 

ضحی 
معنی: معنی: صبح، چاشتگاه زمانی از صبح که تازه آفتاب در آمده است. 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ط

طَیبه 
معنی: مؤنث طیب، پاک 
ریشه: عربی 

طاهره 
معنی: (مؤنث طاهر)، زن پاک از پلیدی و عیوب، لقب حضرت فاطمه(س) 
ریشه: عربی 

طوعه 
معنی: اطاعت، فرمانبری؛ نام زنی که مسلم ابن عقیل به خانه او پناه برد. 
ریشه: عربی – فارسی

 

اسم دختر مذهبی با حرف ظ

ظهیره 
معنی: معنی: مؤنث ظهیر، پشتیبان، یاور، ظهیرالدین 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ع

عابده 
معنی: مؤنث عابد، عبادت کننده، پرستنده، آنکه چیز یا کسی را می‌پرستد. 
ریشه: عربی 

عاتکه 
معنی: بانوی خوشبو، نام دختر عبدالمطلب، جد پیامبر (ص) 
ریشه: عربی 

عادله 
معنی: مؤنث عادل، بانوی با انصاف 
ریشه: عربی 

عادیات 
معنی: نام سوره‌ای است در قرآن کریم. 
ریشه: عربی 

عارفه 
معنی: مؤنث عارف، بانوی دانا، آن که از راه تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خداوند دست می‌یابد، آگاه 
ریشه: عربی 

عالیه 
معنی: مؤنث عالی،عنوانی احترام آمیز برای زنان، عالی مقام، نام دختر هارون الرشید، به روایتی نام دختر امام علی النقی(ع) 
ریشه: عربی 

عایشه 
معنی: دارای حال نیکو، نام دختر ابوبکر و همسر پیامبر(ص) 
ریشه: عربی 

عذرا 
معنی: دوشیزه، باکره، لقب مریم (ع) و لقب فاطمه (س) 
ریشه: عربی 

عرشیان 
معنی: عرش (عربی) + ی (فارسی) + ان (فارسی)، فرشتگان، ملائکه 
ریشه: عربی – فارسی 

عرفانه 
معنی: عرفان (عربی) + ه (فارسی) مرکب از عرفان (معرفت) + ه (پسوند نسبت) 
ریشه: عربی – فارسی 

عصمت 
معنی: بی گناهی، معصومیت، پاکدامنی 
ریشه: عربی 

عطا 
معنی: بخشش، انعام 
ریشه: عربی 

عطیه 
معنی: انعام، بخشش 
ریشه: عربی 

عفاف 
معنی: پرهیزکاری، پاکدامنی اسم زیبای ایرانی 
ریشه: عربی 

عفت 
معنی: پاکدامنی، پرهیزکاری، پارسایی 
ریشه: عربی 

عفیفه 
معنی: مؤنث عفیف، دارای عفت، پرهیزکار، پارسا 
ریشه: عربی 

علویه 
معنی: از نسل علی (ع)، سیده اسم اصیل پسر 
ریشه: عربی 

علیمه 
معنی: مؤنث علیم 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ف

فاتیما 
معنی: فاطیما، نام شهری است در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور کرده است. 
ریشه: عربی 

فاطمه 
معنی: زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر (ص) 
ریشه: عربی 

فاطیما 
معنی: فاتیما 
ریشه: عربی 

فایزه 
معنی: فائزه، مؤنث فائز، نایل، رستگار 
ریشه: عربی 

فائزه 
معنی: فایزه، رستگار، نایل 
ریشه: عربی 

فریضه 
معنی: عمل واجب، امر واجب 
ریشه: عربی 

فضیلت 
معنی: برتری در دانش، هنر و اخلاق، ارزش و اهمیت، شرف 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ق

قُدسی 
معنی: مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مجردات، ملکوتی؛ (به مجاز) فرشته 
ریشه: عربی 

قُدسیه 
معنی: مؤنث قدسی 
ریشه: عربی 

قدیره 
معنی: مؤنث قدیر، توانا 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ک

کبریا 
معنی: بزرگی، عظمت 
ریشه: عربی 

کریمه 
معنی: مؤنث کریم، بخشنده، سخاوتمند 
ریشه: عربی 

کلثوم 
معنی: اسم یکی از دختران حضرت علی (ع) 
ریشه: عربی 

کوثر 
معنی: نام چشمه‌ای در بهشت، نام سوره ای در قرآن کریم که یکی از شأن نزول‌های آن تولد حضرت فاطمه (س) است. 
ریشه: عربی

 

اسم دختر مذهبی با حرف ل

لعیا 
معنی: عربی لیا، نام زن حضرت یعقوب 
ریشه: عربی 

لیا 
معنی: خجسته، نام همسر یعقوب (ع) 
ریشه: عبری 

لیزا 
معنی: بنده خالص خداوند 
ریشه: عبری 

لیلا 
معنی: لیلی،‌ نام همسر امام حسین (ع) 
ریشه: عربی 

لیلی 
معنی: شب دراز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی 
ریشه: عربی 

لئا 
معنی: به سوی خدا، دختری که رو به سوی خدا دارد. 
ریشه: عبری

اسم دختر مذهبی با حرف م

مَکیه 
معنی: مربوط یا متعلق به مکه، اهل مکه 
ریشه: عربی 

مَهْدیه 
معنی: کسی که خداوند رستگاری را و راه راست را برایش تعیین کرد. 
ریشه: عربی 

مُحَدِثه 
معنی: مُحَدِث (زن)، مُحَدِث؛ یکی از القاب حضرت زهرا(س) 
ریشه: عربی 

مُقدسه 
معنی: مؤنث مقدس، آنکه از پلیدی و زشتی و گناه دوری میکند، پارسا 
ریشه: عربی 

مُهیمِن 
معنی: آگاه به حاضر و غایب؛ از نامها و صفات خدا 
ریشه: عبری 

ماری 
معنی: گونه‌ی دیگری از مریم 
ریشه: عبری 

ماریا 
معنی: مریم، ماریا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان‌های اسپانیایی و آسیایی است. 
ریشه: عبری 

ماریان 
معنی: انگلیسی از عبری، مریم 
ریشه: عبری 

ماریه 
معنی: زنِ سفید و براق، بسیار درخشنده؛ نام همسر قبطی پیامبر اسلام(ص) و مادر ابراهیم ابن محمّد پسر پیامبر 
ریشه: عربی 

ماهِده 
معنی: (مؤنث ماهِد، گسترنده، گستراننده 
ریشه: عربی 

مائده 
معنی: مؤنث مائد، خوردنی، طعام؛ سفره‌ای که بر آن غذا میگذارند؛ سوره‌ای از قرآن کریم 
ریشه: عربی 

مبینا 
معنی: مؤنث مبین، روشنگر، هویدا 
ریشه: عربی 

متین 
معنی: دارای پختگی، خردمندی و وقار، دارای متانت؛ استوار، محکم؛ از نامها و صفات خداوند. 
ریشه: عربی 

محجوبه 
معنی: مؤنث محجوب 
ریشه: عربی 

محسنه 
معنی: مؤنث محسن، آراسته و زیبا؛ زن احسان کننده، زن نیکوکار 
ریشه: عربی 

مرسانا 
معنی: هدیه خداوند 
ریشه: عبری 

مرضیه 
معنی: کسی که خدا از او راضی باشد – پسندیده، مرضی 
ریشه: عربی 

مریم 
معنی: گلی سفید و خوشبو و دارای عطر بادوام، نام مادر عیسی (ع )، نام سوره‌ای در قرآن کریم 
ریشه: عربی 

معصومه 
معنی: (مؤنث معصوم)، زن بی گناه و پاک معصوم، لقب حضرت فاطمه (معصومه) خواهر گرامی امام رضا (ع) 
ریشه: عربی 

منزه 
معنی: به دور از آلودگی، پاک، پاکیزه؛ مبرا، بری، بی عیب 
ریشه: عربی 

منصوره 
معنی: مؤنث منصور 
ریشه: عربی 

موحده 
معنی: مؤنث موحد، یکتا پرست 
ریشه: عربی 

مؤمنه 
معنی: مؤنث مؤمن، دیندار، متدین 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ن

نادی 
معنی: ندا دهنده، ندا کننده 
ریشه: عربی 

نادیه 
معنی: مؤنث نادی، ندادهنده، صدا کننده 
ریشه: عربی 

نجیبه 
معنی: مؤنث نجیب، شریف، اصیل، عفیف، پاکدامن 
ریشه: عربی 

نرجس 
معنی: معرب از فارسی، نرگس، نام همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر حضرت مهدی (ع) 
ریشه: عربی 

نسا 
معنی: زنان، نام سوره ای در قرآن کریم 
ریشه: عربی 

نسیبه 
معنی: دختر با اصل و نسب، بانوی اصیل، بانویی که در صدر اسلام در جنگ احد شرکت داشت و به آسیب دیدگان کمک می کرد. 
ریشه: عربی 

نعیمه 
معنی: مؤنث نعیم، نعمت، نرم و لطیف 
ریشه: عربی 

نوال 
معنی: عطا، بخشش، بهره، نصیب 
ریشه: عربی 

نور 
معنی: روشنایی، فروغ، از نامهای خداوند، نام سوره‌ای در قرآن کریم 
ریشه: عربی 

نورا 
معنی: نور (عربی) + ا (فارسی)، مؤنث انور درخشان، تابان 
ریشه: فارسی – عربی 

نوریه 
معنی: منسوب به نور، درخشان 
ریشه: عربی

نونا 
معنی: برج حوت، نام مادر ابراهیم(ع) 
ریشه: سریانی

نیروانا
معنی: آخرین مرحله سلوک در نزد “بودا” که مرحله محو شدن جنبه حیوانی وجود و رسیدن به کمال است. 
ریشه: سنسکریت

اسم دختر مذهبی با حرف و

واحده 
معنی: مؤنث واحد، یگانه 
ریشه: عربی 

وحدانه 
معنی: یکی یکدانه 
ریشه: عربی 

وحیده 
معنی: مؤنث وحید، یکتا، تک، بی نظیر، یگانه 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ه

هاجر 
معنی: معرب از عبری؛ به معنی مهاجرت کننده، فرارکننده. هم چنین اسم مادر اسماعیل و همسر حضرت ابراهیم (ع) 
ریشه: عبری 

هایده 
معنی: توبه کننده، به حق بازگردنده 
ریشه: عربی

اسم دختر مذهبی با حرف ی

یامین 
معنی: اسم همسر حضرت یعقوب (ع) 
ریشه: عبری 

یرحا 
معنی: نام مادر حضرت موسی (ع) 
ریشه: عبری 

یوکابد 
معنی: جلال خداوند، خداوند مجد و بزرگی است، نام مادر موسی (ع) 
ریشه: عبری

علی اکبر

مجله سیراف از سال 96 فعالیت خود را آغاز کرده است،تمام تلاشم انتشار محتوای سالم و منحصر بفرد مورد نیاز کاربران با رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. 09900995320

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا