نماز وتیره یا نافله عِشاء یک نماز مستحبی دو رکعتی است که آن را به صورت نشسته میخوانند[۱]. در متون دینی از نماز وتیره به عنوان جایگزین نماز وتر در نماز شب یاد میشود تا اگر کسی موفق به خواندن نماز وتر نشود از ثواب آن محروم نماند. در این مقاله بر آن شدیم تا نحوه خواندن این نماز و اهمیت و فضیلت فوق العاده آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
معنای لغوی وتیره
کلمه وتیره از ریشه وتر گرفته شده و در لغت دارای معانی گوناگونی میباشد که در ذیل به آنها اشاره شده:
۱. شیوه و روش؛[۲] ۲. قسمتی از خانه یا اتاق که به وسیله ستون از بخشهای دیگر جدا و مستقل میشود. ۳. پرده میان دو سوراخ بینی. ۴. غضروف گوش. ۵. پره و پوست نازک میان دو انگشت. ۶. سستی در کار یا آرزومندی. ۷. کاهلی، تنبلی و کوتاهی.[۳]
نحوه خواندن نماز وتیره
این نماز دو رکعتی را بعد از اقامه نماز عشاء و بصورت نشسته میخوانیم. مستحب است که در نماز وتیره ۱۰۰ آیه از آیات قرآن کریم قرائت شود و توصیه شده که بجای ۱۰۰ آیه مذکور در رکعت اول پس از قرائت سوره حمد سوره ی واقعه (إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَهُ…) و در رکعت دوم پس از حمد سوره توحید(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ…) خوانده شود.[۴]
در روایت دیگری نیز از امام باقر علیه السلام آمده است: هرکس سوره مُلْک(تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ…) را شب بخواند، به قرائت بسیار و پاکیزه عمل نموده، از غافلان نخواهد بود و من نیز بعد از نماز عشا آن دو را در حالت نشسته [در نافله عشاء] میخوانم.[۵]
فضیلت این نماز و سر نامگذاری
در کتاب علل الشرائع از شیخ صدوق روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده که از ایشان پرسیده شد که براى چه بعد از نماز عشاء، دو رکعت نماز نشسته توصیه شده است؟ حضرت فرمودند: «براى اینکه خدای تبارک و تعالى هفده رکعت واجب فرمود، پس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دو برابر (نماز مستحب) بدان افزودند پس مجموع پنجاه و یک رکعت گردید، پس این دو رکعت را امر فرمودند نشسته بخوانند تا یک رکعت محسوب شده و بدین ترتیب در مقابل هر یک رکعت فریضه دو رکعت نافله واقع میشود».[۶]
همچنین مفضّل، از امام صادق(علیه السلام) نیز در مورد نماز وتیره پرسیده بود: نماز عشاء را که میخوانم، در حال نشسته دو رکعت نافله میخوانم؛ چرا؟ امام نیز در پاسخ به این سوال فرمود: «این نماز یک رکعت است و اگر بعد از خواندنش از دنیا رفتی، آنرا نماز وتر (رکعت آخر نماز شب) برایت منظور مینمایند».[۷]
چرا پیامبر(ص) نماز وتیره نمیخواندند؟
در این مورد شیخ صدوق درباره دلیل اینکه خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خودشان دو رکعت نماز نافله بعد از نماز عشاء را نمیخواندند ولی به اقامه آن امر میکردند نقل کرده است: امام صادق(ع) فرمود: «کسى که به خدا و به روز قیامت ایمان دارد شب را به روز نخواهد آورد، مگر آنکه نماز وتر را خوانده باشد».
راوى پرسید: مقصودتان از «وتر» دو رکعت بعد از نماز عشاء است؟ حضرت فرمودند: «آرى، این دو رکعت، یک رکعت محسوب میشوند. پس کسى که این دو رکعت را خواند و پس از آن فوت نمود، از دنیا رفته در حالیکه نماز وتر را خوانده است، و اگر فوت ننمود در آخر شب البته نماز وتر را بخواند».
پرسید: آیا رسول خدا(ص) این دو رکعت را میخواندند؟
حضرت فرمودند: «خیر».
پرسید: چرا؟
حضرت فرمودند: «زیرا به رسول خدا(ص) وحى میرسید و میدانست که آیا در این شب از دنیا میروند یا نه، ولى دیگران چنین علمى ندارند، به همین جهت بود که آنحضرت خودشان این دو رکعت را نمیخواندند ولى به آن امر میفرمودند که دیگران بخوانند».[۸]
از روایات مذکور میتوان به این نتیجه رسید که نماز وتر در نزد خداوند متعال از فضیلت و ارزش والایی برخوردار است که برای جبران آن نماز وتیره را قرار داده است تا نماز گزار با خواندن آن، ثواب این نماز یک رکعتی را از دست ندهد.
زمان خواندن نماز وتیره
نماز وتیره را میتوان بعد از نماز عشاء تا نیمه شب شرعی اقامه کرد. اما بهتر است که این نماز را بعد از خواندن نماز عشاء خواند.[۹]
نماز وتیره را نشسته بخوانیم یا ایستاده؟
آنچه که مشخص است و از مشاهده روایات و احادیث میتوان برداشت نمود اینست که شخص نمازگزار بین ایستاده یا نشسته خواندن آن مخیر است و هرگونه بخواهد میتواند آن را اقامه کند. شیخ عاملی در وسائل الشیعه نوشته است که ایستاده خواندن این نماز بهتر از نشسته خواندن آن است[۱۰] علاوه بر این در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: پدرم این نماز را نشسته میخواند و من آن دو رکعت را ایستاده میخوانم.[۱۱]
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز
پی نوشت ها
- ر.ک: تعقیبات نماز عشا
- فرهنگ فارسی معین
- مسعود، جبران، الرائد، ترجمه انزابی نژاد، رضا، ج ۲، ص ۱۸۵۰
- قمی، مفاتیح الجنان، ص۱۹.
- سید بن طاووس، فلاح السائل، ص۲۵۹.
- صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۳۰
- همان
- همان ص۳۳۱
- نمازهای مستحب؛ مسأله ۷۵۸، سایت رسمی آیتالله سیستانی.
- حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ص۵۱
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۱۰۶.