توجه : برخی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط شماره موجود در بخش تماس با ما به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود.
هرگز شبی ز شام غمت تیره تر نبود
آن شب به غیر ناله نوایی دگر نبود
ای آفتاب معرفت ای عسکری لقب
گل را چنان تو زندگی مختصر نبود
شب های سوز و ساز به خلوتگه حضور
شمعی چو جان سوخته ات شعله ور نبود
داغ تو کرد خون به دل لاله های عشق
کو لاله ای که از غم تو خونجگر نبود
سیلاب اشک خانۀ دل را خراب کرد
چشمی نمانده بود کز این غصه تر نبود
شوق وصال دوست تو را سوی خود کشاند
زهر ستم وگرنه به تو کارگر نبود
مهدی کنار بستر پاک تو گریه کرد
یک تن به جز تو شاهد اشک پسر نبود
دشمن اگر چه برد به کاشانه ات هجوم
دیگر کسی ز اهل تو در پشت در نبود
با دل سفر نمود «وفایی» به کوی تو
حاجت دگر به داشتن بال و پر نبود