اگر علم شنگه استراماچونی را شفر بلد بود، قهرمان می شد

این روزها اتفاقات و حواشی عجیبی حول باشگاه استقلال رخ می دهد، به طوری که کمتر هواداری تصور این اتفاقات را در آستانه شرع لیگ برتر برای تیم یکدست استقلال می کرد در همین ارتباط یکی از پیشکوستان استقلال که نخواست نامش فاش شود در خصوص شایعه استعفای استراماچونی گفت، اگر علم شنگه استراماچونی را شفر بلد بود، قهرمان می شد!

اگر علم شنگه استراماچونی را شفر بلد بود، قهرمان می شد

حقیقت این است که باشگاه استقلال در شرایطی قرار دارد که تناقض های زیادی بین سرمربی فعلی و سابق این تیم وجود دارد؛ از نوع تمرینات گرفته تا نحوه برخورد با رسانه ها و بازیکن ها و در نهایت بستن تیم!   شفر و استراماچونی تفاوت های اساسی زیادی با هم دارند و بازیکنان استقلال و حتی هواداران این تیم نیز به این موضوع واقف شده اند و به موجب جدیت استراماچونی، امیدوار به موفقیت او در استقلال شده اند اما در دل ماجرای دلخوری استراماچونی و تهدید به استعفای او چند نکته وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم.

اینکه تیم بستن و استفاده از بازیکنان سلیقه ای است، امری تائید شده در دنیای حرفه ای فوتبال است و اگر وینفرد شفر در نهایت راضی به استفاده از بازیکنانی همچون الحاجی گرو، نیومایر و … شد، در نهایت خودش باید پاسخگوی نتایج استقلال می بود و اگر استراماچونی نیز به حضور بازیکنانی همچون پوکارلی، بوکاری درامه، میلیچ و سیریل تریو اصرار داشت، خودش پاسخگوی خریدهای خارجی استقلال و نتایج این تیم بود اما تفاوت ماجرا در این است که مربیانی همچون کالدرون و وینفرد شفر با کوتاه آمدن مقابل مدیران باشگاه از خیر خریدهای با کیفیت گذشتند و هرگز باشگاه خود را به واسطه اینکه در جذب نفرات مورد نظرشان ضعیف عمل کرده اند، تهدید به استعفا نکردند.

به عنوان مثال وقتی ستاره های تیم شفر از جمله امید ابراهیمی، مجید حسینی، امید نورافکن، مامه تیام، جبارف را از این تیم جدا کردند و بازیکن در خور و شایسته ای جایگزین آنها نکردند، پیرمرد آلمانی تهدید به استعفا نکرد اما اکنون شاهد این موضوع هستیم که استراماچونی به واسطه عدم جذب بازیکنان مورد نظرش، باشگاه را تحت فشار قرار داده است.

اینکه استراماچونی با چه استدلالی قصد داشته تا از سیریل تریو مهاجم ۳۶ ساله فرانسوی در ترکیب استقلال استفاده کند خود جای سوال و ابهام دارد و او می بایست نسبت به این موضوع به افکار عمومی و هواداران استقلال پاسخگو باشد و هواداران استقلال نباید فریب چشمان روشن خارجی هایی که به فوتبال ایران می آیند را بخورند و منافع باشگاه ارجح بر هر چیزی است چرا که یک مربی ممکن است درخواست لیونل مسی را داشته باشد اما این باشگاه است که در نهایت تصمیم می گیرد با بازیکن مورد نظر وارد مذاکره شود یا خیر؟

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در قضیه بوکاری درامه و میلیچ، حق با استراماچونی بوده و قصور از جانب باشگاه استقلال بوده است چرا که به طور قطع یک نفر در باشگاه استقلال می بایست به استرا اطلاع می داد که درامه شرایط حضور در استقلال را ندارد تا او ۱۰ روز خود را برای ترانسفر درامه تلف نکند؛ در موضوع بعدی نیز قصور باشگاه استقلال در تاخیر در اقدام برای درخواست وزیر برای میلیچ پس از وقت اداری ۱۹ مرداد، واضح و مبرهن است و استراماچونی حق دارد از باشگاه استقلال به واسطه این آبروریزی بین المللی ناراحت باشد.

اما اگر منصفانه به قضیه نگاه کنیم، استقلال جای مهاجم ۳۶ ساله فرانسوی نه چندان مطرح در فوتبال ایتالیا نیست و شاید در این مورد، حق با باشگاه استقلال بوده است چه بسا اگر وینفرد شفر نیز برای ماندن ستاره های فصل قبلش، مثل استراماچونی علم شنگه به راه می انداخت، او اکنون با استقلال قهرمان ایران و شاید آسیا بود …

اما نکته مشترک در سه فصل اخیر استقلال این است که تکلیف پستهای کلیدی این تیم، به روزهای آخر نقل و انتقالات کشیده می شود و همانطور که در سال گذشته هواداران این تیم تا روزهای آخر منتظر تیام و جبارف بودند در فصل جدید نیز تا امروز قرار بوده تا در دو پست حیاتی، مدافع چپ و هافبک بازی ساز جذب کنند و همین بلاتکلیفی در نهایت صدای اعتراض به حق استراماچونی را که با تفکرات غیرحرفه ای و بعضاً پشت پرده فوتبال ایران نا آشنا است را در آورده است. آیا فتحی پاسخی برای عدم جذب بازیکنان واجد شرایط مورد نظر استراماچونی دارد؟