زندگینامه شهید ابراهیم یگانه
ابراهیم یگانه فرزند اسماعیل و فاطمه به سال 1338 در روستای بندر سیراف پا به عرصه گیتی گذاشت.
نام پدر: اسماعیل | نام مادر: فاطمه شه دوست |
ناریخ تولد: 1338 | محل تولد: بندر سیراف |
وضعیت تاهل: پاسدار | عضویت: پاسدار |
تاریخ شهادت: 1360/7/5 | محل شهادت: آبادان |
عملیات: ثامن الائمه | محل دفن: بوشهر |
سیراف| سرویس چهره ها :شهید ابراهیم یگانه فرزند اسماعیل و فاطمه در سال یکهزار و سیصد و سی و هشت از روستای طاهری (سیراف) چشم به جهان هستی گشود .
در صورتی که مطالعه قسمت خاصی از این زندگی نامه مد نظر شماست، با انتخاب عناوین ارائه شده در فهرست زیر به موضوع دلخواه خود برسید.
زندگی نامه شهید
سجایای اخلاقی
مردی از تبار سپیده
شهیاد یگانه جوانی مؤمن و معتقد به دین اسلام بود. در سال های خفقان رژیم مستبد پهلوی، به عضویت گروه های سیاسی و مذهبی حامی خط امام (ره) در آمد و با دیگر دوستان خود شروع به فعالیت های انقلابی و مذهبی نمود.
گوهر معرفت اندوز
به سخنرانی های مرحوم کافی علاقه داشت و کلیه نوارهای ایشان را تهیه کرده بود و هر روز گوش می داد.
جوهر مردی و مردانگی
وی فردی بسیار فعال و کوشا بود، حتی یک لحظه بیکار نمی نشست. چون در محل، کار وجود نداشت جهت اشتغال به شهرستان ها می رفت و در آنجا مشغول به کار می شد.
مصاحبه با پدر شهید
شهید یگانه دومین فرزند اینجانب بود. او رفتار و اخلاقی بسیار مهربان داشت و فردی زحمت کش و شجاع و فهیم و نسبت به صله ارحام بسیار حساس بود. به دلیل علاقه ای که به مسایل سیاسی و مذهبی داشت در سال های قبل از انقلاب وارد مبارزات سیاسی علیه رژیم ستمشاهی شد و پس از پیروزی انقلاب نیز به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. هنگام اولین اعزام به جبهه هیجده ساله بود و از روحیه بسیار بالایی برخوردار بود. او دوره آموزشی فشرده و حساسی را در تهران سپری نمود و جزء اولین گروهی بود که از بوشهر به جبهه های جنگ اعزام شدند.
یک نوبت به مرخصی برگشتند و در مرحله دوم اعزام، به همراه شهیدان مراد زاده، عباس کامکاری، ناصر و عبدالعلی میر سنجری شهید شدند و از این وام نخستین شهید شهرستان کنگان محسوب می شود. پس از شهادت ایشان، به وسیله فرزند کوچکم از مدرسه و همچنین از طریق سپاه بوشهر خبر دار شدم. خدا را شک گفتم که فرزندم در راه اسلام فدا شده است و همانند دیگر خانواده ها به خاطر اسلام و انقلاب صبر و تحمل کردیم.
شهیدان هدف خود را آگاهانه برگزیدند و جان خود را در راه آن فدا ساختند و امروز وظیفه جامعه در قبال ایثارگری شهدا، شناساندن و پیگیری اهداف متعالی و به حق شهیدان راه حقیقت است و مسلما نقش و وظیفه خانواده شهدا بیشتر است چون وابسته به شهید هستند و بهتر می توانند پیام و اهداف آنان را به گوش مردم برسانند و امیدوارم که بتوانیم تا سر حد توان در راه آنان کوشش کنیم.
خاطرات
وحشت
شهید یگانه پس از این که به عضویت حزب جمهوری اسلامی و گروه فداییان اسلام در آمد در قالب همین احزاب و گروه های اسلامی فعالیت می کرد. تصاویر امام (ره) را تهیه می کرد و پیام ها و اعلامیه های امام را به مردم روستاها می رساند. در
خاطر دارم در سال های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، شهید یگانه شب هنگام مخفیانه وارد مدرسه ها می شد و تصاویر شاه منحوس را که در کلاس های درس به دیوار آویزان شده بود پایین می آورد که این امر به شدت باعث وحشت نیروهای وابسته به رژیم شده بود.
راوی: حبیب الله یگانه، برادر شهید
زخم نفاق
شهید یگانه و دیگر مبارزین ضد رژیم ستمشاهی، در اوایل پیروزی انقلاب بیشتر فعالیت خود را بر روی خنثی کردن فعالیت احزاب منحرف و منافقین متمرکز کرده بودند. در آن دوره دو روزنامه، بسیار با هم در تضاد بودند؛ روزنامه «انقلاب اسلامی» که متعلق به بنی صدر بود و جبهه ملی از آن حمایت می کرد. به موازات روزنامه «انقلاب اسلامی»، در شهرستان ها، از جمله بوشهر نیز نشریاتی که وابسته به بنی صدر و حزب ملی و منافقین بود و منتشر می شد که شهید یگانه و دیگر فعالان انقلابی در بوشهر با آنها مبارزه می کردند و به همین خاطر یک شب در راه بازگشت به منزل او را مورد حمله قرار دادند و با چاقو به پهلوی چپش زدند و سپس فرار کردند.
راوی: حبیب الله یگانه، برادر شهید
لبیک
در روزهای اوج درگیری مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت، شهید یگانه به همراه دوستانش، شبانه عکس های شاه را از در و دیوار میکندند و به جای آن تصاویر حضرت امام (ره) و اطلاعیه های انقلابی نصب می کردند تا اینکه پس از چندین مدت فعالیت، توسط فرمانده پاسگاه دستگیر شد و مورد مواخذه قرار گرفت اما او در جواب وی و دیگر کسانی که او به کنار کشیدن از این گونه فعالیت ها فرا می خواندند همیشه با صدای بلند و به طور مکرر می گفت: کیست که امام را یاری کند؟ لبیک، لبیک
راوی: مادر شهید
لحظه معراج
ای پرستوها که دارد غبطه بر پرواز تان
هر که از اوج رهایی بشنود آواز تان
تا کجا رفتید ای مرغان علوی پر که سوخت
بال مرغ فکرت از سیر ملک پرواز تان
از آشیان رستید و سوی سدره گستر دید بال
جان مشتاقان به پرواز آمد از اعجاز تان
گرچه رخت از جمع ما بستید تا بزم حضور
شد ز فیض دوست، خیل قدسیان دمساز تان
لحظه معراجتان آغاز شد تا باز شد
با سر انگشت شهادت پای گردون تاز تان
عشق باید تا شناسد سر سودای شما
عقل کو ته بین کجا و فهم رمز و راز تان
طی راه عشق کردید و چنین ره بسپرند
راهیان کربلا؛ یاران حق پرداز تان
(حمید سبزواری)
زندگی نامه پدر و مادر شهید
اسماعیل یگانه متولد ۱۳۰۴ و فاطمه شه دوست متولد ۱۳۱۲ در سال ۱۳۳۲ زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند که حاصل آن پنج فرزند است. شهید ابراهیم دومین فرزند آنهاست. پدر کاسب و مادر شهید نیز خانه دار است و هر دو به زیارت سرزمین وحی و بیت الله الحرام و حرم سبز و نورانی نبوی شتافته اند.
- زندگینامه شهید غلامعباس سماچی
- زندگینامه شهید علی طاهری پور
- زندگینامه شهید حمید عبدالله زاده
- زائرین سیرافی در اربعین حسینی 98 | تصاویر
- بندر تاریخی سیراف | آلبوم تجارت پر رونق آبی
- جاهای دیدنی کنگان ، شهر قدیمی و تاریخی
- شناسائی بندر سیراف
- بندر باستانی سیراف؛ بزرگترین بندرگاه تجارت و فرهنگ در ایران
- تجمع بزرگ عاشوراییان در سیراف برگزار شد/تصاویر
سلام شهید یگانه در عملیات شکست حصر آبادان شهید نشده بلکه جلوتر به شهادت رسیده
با سلام و درود
این بیوگرافی بر گرفته از کتاب گل های باغ زهرا (س) می باشد..و بدون واژه کم یا اضافه می باشد..
با تشکر از شما