چگونه از دید کودکان به مسائل پیرامون آنها نگاه کنیم
چگونه از دید کودکان به مسائل پیرامون آنها نگاه کنیم؟ دختر بچه ۵ ساله، بنفشه در دوران مهد کودک نگران از دست دادن اتوبوس بود.
چگونه از دید کودکان به مسائل پیرامون آنها نگاه کنیم؟ دختر بچه ۵ ساله، بنفشه در دوران مهد کودک نگران از دست دادن اتوبوس بود. ما در واقع همیشه لباسهای او را انتخاب میکردیم، کوله پشتی او را شب قبل آماده میکردیم و زمان کافی برای لباس پوشیدن و صبحانه خوردن در نظر میگرفتیم تا از اتوبوس جا نماند. اما مهم نیست چقدر خوب این کار را انجام دادیم. در پنج دقیقه آخر به دختر بزرگم گفتم تا مانتو و کفش او را بپوشاند، ولی دخترم مدام نگران از دست دادن اتوبوس است. من متوجه این نگرانی نیستم و نمیدانم چرا او همچین فکری میکند در صورتی که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد؟
نویسنده جنت لنسبوری در کلاسهای حضوری به والدین آموزش میدهد که استرس و اضطراب میتواند، بر عملکرد ما تاثیر بگذارد. بله درست ممکن است، در زمانهای دیگر، کودک شما به راحتی لباس خود را بپوشد، ولی زمانی که میخواهد برای رفتن به مهد کودک آماده شود، دچار استرس میشود. ممکن است نتواند این کار را انجام دهد. بعد از صحبت با لنسبوری متوجه شدم باید از دید کودکان به کارها نگاه کنم.
زمانی که نگرانی او برای از دست دادن به اوج رسید، من از پیش او دنبال خواهرش رفتم و او را در اتاق تنها گذاشتم تا با دوستانش بازی کند. زمانی که برگشتم دیدم هنوز او آماده نشده است و این موجب شد تا هر دوی ما بیشتر استرس داشته باشیم. البته تنها دلیلی که میخواستم او خودش لباسش را بپوشد، این بود که نگران بیرون رفتن دو کودک از خانه بودم.
بر اساس گفته لیزا دامور مشاور والدین و نویسنده کتاب Under Pressure، به هر موقعیتی که نزدیک میشویم فرض میکنیم شخص دیگری میخواهد کار را برای ما دشوار کند. ما میدانیم هر کاری را به خاطر چی انجام میدهیم بنابراین از دید کودکان به کارها نگاه کنیم و متوجه شویم که چرا آن را انجام نمیدهد.
صبح روز بعد من یک رفتار متفاوت را امتحان کردم. وقتی وارد اتاق شدیم و از او خواستم، کفش خود را بپوشد و خود را به جای بنفشه گذاشتم. او را زیر نظر داشتم آیا او کفش خود را میپوشد یا خیر؟ او گره کفشهایش را بست تا زمانی که من برگشتم او کفش، کت، کوله پشتی و دستکش خود را پوشیده بود. بنابراین نیازی نیست من کفش او را آماده بگذارم، من فقط خود را به جای او گذاشتم، بنابراین او اکنون میداند برای آماده شدن تنها نیست. شما نمیتوانید از رخ دادن هر مشکلی جلوگیری کنید، ولی مشاهده چنین موقعیتهایی از کودکتان به شما کمک میکند تا با اطمینان از عهدهی آنها برایید.
راضی نشدن به دادن اسباب بازی به دیگران
کودک ۳ ساله شما در طول روز با دوستان خود بازی میکند. شما بهترین اسباب بازیها را برای او تهیه کردهاید و از او خواستهاید آنها را در اختیار بچههای دیگر نیز بگذارد، اما در زمان بازی میبینید او این کار را انجام نمیدهد چه اتفاقی افتاده است؟
از دید کودکان: او با دیدن دوستان خود هیجان زده شده است و میداند که باید اسباب بازیهای خود را به دوستان خود بدهد. ولی وقتی در موقعیت قرار میگیرد متوجه میشود، دوست ندارد شخص دیگری وسایلش را لمس کند. ممکن است دلیل او برای این کار این باشد که نگران است که دوستانش وسایل او را با خود ببرند یا به معنای بیحوصله بودن کودک شما است. دکتر وندی مگول مشاوره کودکان میگوید، ندادن وسایل به معنای خودخواه بودن یا ناخوشایند بودن کودک شما نیست، فقط او احتیاج دارد کار جدیدی انجام دهد.
حل مشکل: زمانی که میبینید کودک شما راضی به این کار نیست به آنها پیشنهاد بازی جدیدی را بدهید یا آنها را از محیط بازی دور کنید. این تغییر سریع حال و هوای کودکان را تغییر میدهد. اگر با این کار موفق نشدید از آنها بخواهید به نوبت وسایل را در اختیار داشته باشند. برای رسیدن به نوبت دیگری از آنها بخواهید تا عدد ۲۰ بشمارند یا شعری بخوانند. شما میتوانید این مهارتها با توجه به دید کودکان به دست آورید.
انتخاب در رستوران
شما مکانی را که برای کودکان مناسب است را انتخاب کردهاید و پنیر سفارش دادهاید. اکنون کودک ۵ ساله شما گریه میکند، چرا پنیر را انتخاب کرده است. او بعد از نشستن میپرسد غذای او کجاست و چرا او را به آن مکان بردهاید؟
از دید کودکان: او نمیخواهد هرگز قبل از آماده نشدن غذا بر روی صندلی بنشیند. پنیر چیزی است که دقیقاً او انتظار دارد. اکنون او بر روی یک صندلی بزرگ که مناسب سن او نیست نشسته است. بر اساس گفتههای دکتر دامور، درک همه چیزهایی که در یک رستوران رخ میدهد، برای کودک سخت است و نیاز به زمان دارد.
رفع مشکل: از دید کودکان به رستوران رفتن نگاه کنید و قبل از رفتن به آن مکان به او توضیح دهید که کجا میروید و در کجا مینشینید، چگونه غذا سفارش میدهید و غذای او چه غذایی است. از او سوال کنید دوست دارد چه غذایی بخورد و او را نیز درگیر تصمیم گیری خود کنید.
شما میتوانید قبل از رفتن به رستوران به او یک میان وعده بدهید تا زیاد گرسنه نماند. اگر زمان آماده شدن سفارش طولانی شد، او را برای چند دقیقه بیرون ببرید. اگر او خواست به داخل برگردد به او یادآوری کنید که ممکن است چند دقیقهای منتظر بماند. به گونهای او را سرگرم کنید تا سفارش شما آماده شود. در نهایت اگر راضی نشد به او بگویید امروز غذا را در خانه میخوریم و روز دیگری به رستوران میرویم.
خواست کودکان در سوپر مارکت
وقتی وارد فروشگاهی میشوید او هر خوراکی را میبیند بر میدارد و راضی نیست از فروشگاه خارج شود.
از دید کودکان شما: شما میتوانید هر چیزی را میخواهید انتخاب کنید و در سبد بگذارید و شما باید با صبر بنشینید و به چیزی دست نزنید.
هم چنین او نمیداند این کار شما چقدرطول میکشد یا چرا نمیتواند از مواردی که شما خریداری کردهاید تا رسیدن به خانه چیزی بخورد.
رفع مشکل: از دید کودکان نگاه کنید و انتظارات کودک را قبل از رفتن به بیرون مدیریت کنید. اگر خرید کمی دارید به او بگویید چند دقیقهای برای خرید بیرون میروید و در این کار از او هم کمک بگیرید. از طرف دیگر قصد خرید زیادی در بعدازظهر دارید و ممکن است وسایل غیر ضروری خریداری کنید، انتظار نداشته باشید که کودک شما نیز از شما چیزی نخواهد.
وقتی کودک شما برای خرید وسایل گران قیمتی پافشاری میکند به او توضیح دهید که پول کافی برای خرید آن را ندارید. دکتر کندی مور میگوید بهتر است کودکان بدانند همیشه وسایلی که آنها میخواهند داشته باشند امکان پذیر نیست. اگر خیلی اذیت شد به او بگویید امروز نمیتوانید بعدا آن را تهیه میکنید. به او بگویید ای کاش میتوانستید چیزی را که میخواهد را برای او تهیه کنید و ذهن او را درگیر کنیم و بگوییم اگر همه این اسباب بازی را بخریم اتاقت خیلی شلوغ میشود.
ترس بیش از حد کودکان از برخی چیزها
برداشت شما: شما بارها بارها به کودک خود گفتهاید سگ همسایه او را گاز نمیگیرد یا هیچ هیولایی در زیر تختخواب او وجود ندارد، ولی او همچنان از این چیزها ترس دارد.
دید کودکان: کودک شما نمیتواند درک کند سگ بزرگ با اون صدای بلند واقعا خطرناک نیست. دکتر دامور میگوید: من همیشه در کودکی میترسیدم وقت بیرون رفتن نکند با اسبی روبهرو شوم و آن به من نزدیک شود و بینی و دندانهای خود را نزدیک چهره من بیاورد.
اکنون او میتواند تصور کند در زیر تخت، ممکن است چه چیزی وجود داشته باشد. اما هنوز قادر نیست درک کند که حیوان تمساح واقعیت دارد و آن هیولا نیست و یا در اتاق تاریک هیچ چیزی پنهان نمیشود.
راه حل: از انتقال استرس و اضطراب خودداری کنید. از دید کودکان فکر کنید و به آنها بگویید که وقتی سگی میبیننند نباید نگران باشند در کنار او بایستید تا ببیند که ترسی ندارد. در توالتهای اتوماتیک شستشو دست خود را بر روی سنسور بگذارید.
سعی کنید ترس را از او دور کنید و با او صحبت نمایید. واقعیتهایی که موجب ترس آنها میشود را برای آنها شفاف کنید. به عنوان مثال اگر از تاریکی میترسد. به او بگویید که هر روز شب میشود و هوا تاریک میگردد. با پرسیدن سوالاتی سعی کنید ترس را از کودک خود دور کنید.
از او بپرسید آیا واقعا هیولا میخزد؟ آیا صدایی نیز دارد؟ سعی کنید اعتماد به نفس کودک خود را افزایش دهید. زمان خوابیدن با او بر روی تخت دراز بکشید یا در کنار او بر روی صندلی بنشینید. این کارها را به مرور زمان انجام دهید و از دید کودکان به این مسائل نگاه کنید و به او اطمینان دهید که میتواند با این چالش کنار بیاید.