توجه : برخی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط شماره موجود در بخش تماس با ما به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود.
اس ام اس

متن و شعر کوتاه و خاص در مورد زباله و آشغال با عکس نوشته

در این مطلب گزیده ای از متن ها و جملات کوتاه و بسیار زیبا با موضوع زباله و آشغال را آماده کرده ایم، برای مطالعه مجموعه تکست و متن در مورد زباله و آشغال در ادامه با سایت سیراف همراه باشید.

متن و شعر کوتاه و خاص در مورد زباله و آشغال با عکس نوشته

متن در مورد زباله

در این مطلب گزیده ای از متن ها و جملات کوتاه و بسیار زیبا با موضوع زباله و آشغال را آماده کرده ایم، برای مطالعه مجموعه تکست و متن در مورد زباله و آشغال در ادامه با سایت سیراف همراه باشید.

تکست و عکس نوشته زباله

زباله , متن در مورد زباله , عکس نوشته زباله برای استوری و کپشن اینستاگرام
متن و شعر کوتاه و خاص در مورد زباله و آشغال با عکس نوشته

جوری میزارین میرین

که انگار

ساده ترین اتفاق روزانه بوده

دل نیست که

زباله دونیه احساسه ..

*****

زندگی رو هرجور دوست داری بگذرون!

یادت باشه روزنامه یکشنبه زباله‌ی دوشنبه‌ست!

*****

این یک کیسه زباله ست نه یک اقیانوس!

تو زندگی از این خطای دیدا زیاد واسمون پیش میاد…

*****

هر چه سعی میکنم

نمی توانم به اصل خودم برگردم

یا در شخصیت قدیمی ام

احساس راحتی کنم

اختلالی که وجود دارد بسیار بزرگ است

بعضی چیزها جابه جا شده اند

لامپ سوخته

و تکه هایی از گذشته ام

مثل زباله بر زمین ریخته اند !

*****

فقر فرهنگی این است که در خیابان زباله می ریزیم

و از تمیزی خیابان های اروپا تعریف می کنیم

*****

یادمان باشد هر زباله ای که به زمین می اندازیم

قامت یک نفر را خم میکنیم

*****

اغلب مردم تعریف و تمجیدها را ظرف چنددقیقه فراموش می‌کنند

اما یک اهانت را سال‌ها به‌خاطر می‌سپارند.

آن‌ها مانند آشغال‌جمع‌کن‌هایی هستند که هنوز توهینی را که مثلا بیست‌سال پیش به آن‌ها شده

با خود حمل می‌کنند و بوی ناخوشایند این زباله‌ها همواره آنان را می‌آزارد

برای شادبودن باید بر «افکار شاد» تمرکز کنید و

باید ذهن خود را از زباله‌هایِ تنفر، خشم، نگرانی و ترس رها کنید.

*****

چراغ قرمز شد. راننده صدای رادیو را کم کرد. بی حوصله سر چرخاندم

آن سوی خیابان پیرزنی کنار سطل آشغال ها ایستاده بود و

با دیدن غذاهای مانده خوشحال چشم هایش می درخشید

چراغ سبز شد. راننده صدای رادیو را بلند کرد

شهردار داشت می گفت ما از زباله ها برق می گیریم.

*****

رفتم سیگار بخرم یهو یکی از فامیلامون اومد تو مغازه

سریع پاکت سیگار رو انداختم سطل زباله گفتم

خدا رو شکر مثل هرروز یک نفرو از مرگ نجات دادم

chishi.ir

 

 

علی اکبر

مجله سیراف از سال 96 فعالیت خود را آغاز کرده است،تمام تلاشم انتشار محتوای سالم و منحصر بفرد مورد نیاز کاربران با رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. 09900995320

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا