دانلود رمان مه ربا pdf از مهری هاشمی (معرفی)

توجه : برخی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط شماره موجود در بخش تماس با ما به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود.

دانلود رمان مه ربا pdf از مهری هاشمی

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر 

ژانر رمان: عاشقانه

خلاصه رمان مه ربا

هونام بخشایش یه آقازاده‌ی یاغیه، کسی که از سیاست و قدرت فراریه اما تو رأسشه. پدرش یکی از مردان قدرتمند کشوره و

تنها پسرش باید کمک حالش باشه اما هونام از پدرش و هر چیزی که بهش ربط پیدا می‌کنه گریزونه، چون اون رو مقصر مرگ

یکی از عزیزانش می‌دونه. از خونه‌ی پدریش بیرون زده و یه شرکت همراه پسر عموش و بهترین دوستش راه انداخته و

اونجا داره توی خفا یه زندگی آروم رو می‌گذرونه، البته اگه پدرش و دخالت‌ها و خرابکاری‌هاش واسه برگردوندن

پسرش اجازه بده. با پر رنگ شدن خرابکاری‌های دختر شیطون داستان توی شرکت توجه هونام بهش جلب می‌شه و

اینجا آغاز کلکل‌هاییه که مرد ساکت و آروممون رو به یه پسر خشن تبدیل می‌کنه.

رمان های پیشنهادی:

دانلود رمان مجموعه نور

دانلود رمان نازدار

قسمتی از رمان

پشت میزش با همون اقتدار همیشه نشسته بود و لااقل من هیچ آثاری از نگرانی ناپدید شدن پسرش تو صورتش ندیدم.

همیشه همین بود، یه خونسردی روی اعصاب صورتش رو پر می‌کرد و همینم باعث شده بود

که از کل خانواده دور بیفته، همین کم اهمیت نشون دادن تمام اتفاقات اطرافش.

– به به چه افتخاری پسر داداش کوچیکه اومده دیدن عموش.

می‌گفتی یه گاوی گوسفندی سر می‌بریدم زیر پات.

دست‌هام رو کنار بدنم مشت کردم و قبل از این که با جواب دادن یه جدل درست و حسابی راه بندازم آصف رفت جلو و دستش رو سمتش دراز کرد.

– سلام جناب بخشایش مشتاق دیدار.

نیم خیز شد، دست آصف رو فشرد و با لبخند گفت:

– خوش اومدی پسرم بشینین.

همونجا کنار در خشکم زده بود، قبل از اومدن کلی حرف داشتم که بزنم اما حالا که دیده بودمش اینقدر خاطره‌ی لعنتی تو مغزم جون گرفته بود که لال شده بودم.

حرف‌هاش سر عقد وقتی دست هما رو تو دستم گذاشت…

مخالفت‌هاش…

اشک‌های هما…

خدایا…

 

 

دکمه بازگشت به بالا