آیا بلاها و مصیبتهای انسان، با عدالت خداوند سازگار است؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال که آیا بلاها و مصیبتهای انسان با عدالت خداوند سازگار است؟ میتوان گفت: بسیاری از بلایا نتیجه اعمال خود انسانهاست و بسیاری دیگر برای آزمایش و رشد معنویاست و انسان از حکمت خدا آگاهی ندارد.
پاسخ اجمالی به پرسش رابطه عدالت خداوند و بلایا و مصایب
پاسخ تفصیلی به پرسش رابطه عدالت خداوند و بلایا و مصایب
مقصر بودن انسان
«ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً» [۱]
در جایی دیگر میفرماید:
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» [۲]
رشد معنوی : چرا اولیای الهی هم بلا و مصیبت میبینند؟
پاسخ: برنامهها و سنّتهاى الهى متعدّد است، یکى از سنّتها چشاندن مزه تلخ عملکرد به انسان گناهکار است. اما یکى دیگر از سنّتهاى الهى رشد مردم در لابه لاى حوادث و آزمایشهاى پى در پى است؛ لذا حوادث تلخ که براى معصومین رخ مىدهد براى رشد معنوى و دریافت درجه و الگو بودن آنان براى دیگران است. در روایتی داریم:
حوادث ناگوار و مجازات الهی
«کُلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْرِفُونَ» [۵]
هرزمان بندگان گناهان تازهای که قبلاً انجام نمیدادند، مرتکب شوند، خداوند بلاهای تازه و ناشناختهای بر آنها مسلط میسازد.
«إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ صَلَاةَ اللَّیْلِ وَ إِنَّ عَمَلَ الشَّرِ أَسْرَعُ فِی صَاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینِ فِی اللَّحْمِ» [۶]
حضرت علی علیه السلام میفرمایند: به خدا قسم رفاه و خوشی از ملتی زائل نمیگردد مگر به واسطه کردار زشتی که انجام دادند. زیرا خداوند به بندگان ستم نمیکند. [۷]در جای دیگری ایشان میفرمایند: از گناهان اجتناب کنید که تمام بلاها و کمبود روزی به واسطه گناه است. حتی خراش بدن و زمین خوردن و مصیبت دیدن، خداوند عزّوجلّ میفرماید: هرمصیبتی که به شما میرسد نتیجه اعمال خود شماست. [۸]
چرا گاهی ظالم و مظلوم، و یا مؤمن و کافر با هم عذاب میشوند؟
جواب: مسائل و گرفتاریهای مظلومین و یا مؤمنین به خاطر ترک نمودن نهی از منکر و مبارزه نکردن با فساد و ظلم است. قرآن کریم میفرماید:
«وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»[۹]
همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: حتماً امر به معروف و نهی از منکر کنید، در غیر اینصورت عذاب عمومی خداوند شما را فرا میگیرد. [۱۰]
تذکر: در حقیقت جامعه مانند یک کشتی بزرگ است و کسی نمیتواند بگوید من جای خودم را میتوانم سوراخ کنم و به بقیه ربطی ندارد. گاهی اوقات بعضی از گناهان علاوه بر جنبه فردی، جنبه اجتماعی هم دارد. نمیتوان گفت: در فضای جامعه هر کس هر گونه که خواست میتواند رفتار کند و عواقب آن را جامعه و سایر خانوادهها به دوش بکشند.
شاید بتوان گفت که عذاب حتماً نباید به شکل آتش و طوفان و سونامی و مرگ خود را نشان دهد. گاهی اوقات ممکن است از هم پاشیده شدن خانواده ها، گمراهی انسانها، مسلط شدن افراد نالایق بر برخی امور، بعضی آسیبهای اجتماعی و …، برای انسان دردناکتر از یک سیل و طوفان و زلزله باشد و تحمل آن سختتر باشد. اینها عذابی است که با دست خودمان درست کردهایم.
نتیجه:
بسیاری از اشکالات به عدل، به خاطر جهل و درک نکردن فلسفه وقایع و مصائب است. مثلاً خیال میکنیم مرگ نابودی است و اشکال میگیریم که چرا فلانی در جوانی مرده و ناکام شد؟ خیال میکنیم دنیا جای ماندن است و میگوییم چرا سیل و زلزله عدهای را نابود کرد؛ و فکر میکنیم دنیا جای آسایش است و میگوییم چرا گروهی محروم اند. مانند کسی که در کلاس شروع به ایراد و اشکال میکند که چای چطور شد؟ چرا غذا نمیآورند؟ چرا رختخواب نیست؟ که فقط باید به او گفت: اینجا کلاس درس است نه سالن پذیرایی.
در نتیجه بهترین راه برای حل اشکالات، شناخت دنیا و پی بردن به هدف آفرینش موجودات است. [۱۱]
پی نوشت و توضیحات:
۱. نساء، ۷۹،
۲. روم، ۴۱،
۳. بحارالأنوار، ج. ۸۱، ص. ۱۹۸،
۴. تفسیر نور، جلد ۸، صفحه ۴۰۵ (با تصرف)
*بنابر بعضی روایات، علماء واقعی و اولیای الهی از بعضی پیامبران نیز میتوانند جایگاه بالاتری داشته باشند. البته از یک دیدگاه، پیامبران را نیز میتوان جزو اولیای الهی دانست.
۵. بحارالأنوار، ج. ۷۰، ص. ۳۴۳،
۶. همان، ص. ۳۵۸،
۷. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸،
۸. نساء، ۷۹، بحارالأنوار ج. ۸۳، ص. ۳۵۰
(برای توضیح بیشتر به تفسیر برهان، ج. ۴ ص. ۱۲۷ و نورالثقلین ذیل آیه ۷۸ و بحارالأنوار ج. ۷۸، ص. ۵۲ مراجعه شود)
۹. انفال، ۲۵،
۱۰. وسائل الشیعه، ج. ۱۱، ص. ۴۰۷،
۱۱. اصول اعتقادات، تألیف شیخ علی اصغر قائمی (با اضافه و تصرف)