۱۱ علت عدم موفقیت؛ چرا موفق نمیشوم؟
حقیقت پنهان پشت علت عدم موفقیت ما، اغلب در ناتوانی نهفته نیست؛ بلکه به این دلیل است که نمیدانیم چطور باید اهداف خود را به صورت موثرتری تعیین کرده و برای رسیدن به آنها گام برداریم. به حتم خطاهایی در رسیدن به اهداف و دستیابی به موفقیت در افراد وجود دارد که آنها را از رسیدن به قلههای تعریف شده، منع میکند.
در ادامه به عمده موارد علت عدم موفقیت میپردازیم که با جلوگیری از آنها، میتوان پلههای رسیدن به موفقیت را هموار ساخته و به شکلی قطعی و موثر به اهداف خود دست یافت.
یازده علت عدم موفقیت
۱. اهداف خود را بیش از حد مبهم میکنید
با پیچیده و مبهم کردن اهداف خود، دستیابی به آنها را سخت میکنید. برای خود اهداف را به شکلی مستقیم و واضح ترسیم کنید، تا راه رسیدن به آنها نیز روشن و سادهتر باشد. بعضی اوقات به راستی خود نیز نمیدانیم خواسته و هدف واقعیمان چیست و بیهوده در مسیری عبث تلاش کرده و وقت و انرژی را به هدر میدهیم.
۲. فاصله خود را تا هدف اندازه گیری نمیکنید
اگر قادر به تخمین فاصله خود تا رسیدن به هدف و موفقیت نباشید، میزان تلاش لازم بیشتر برای رسیدن به آن، نامشخص است. شما نمیدانید که کجای کار ایستاده و باید چه میزان دیگر پیش بروید. از خود میپرسید که آیا تا به حال موفق بودهاید یا خیر؟ تلاشهای شما تا چه اندازه اثربخش بودهاند؟ بنابراین باید فاصله کنونیتان تا رسیدن به اهداف را با سوالاتی از جمله “چقدر”، یا “چند” و … اندازهگیری کنید. به این شکل میدانید که در چه موقعیتی نسبت به موفقیت و رسیدن به هدف خود قرار گرفتهاید و چه میزان دیگر باید تلاش کنید. شاید تنها یک جهش دیگر تا رسیدن به موفقیت فاصله وجود داشته باشد. به علاوه این از مایوس شدن شما نیز جلوگیری خواهد کرد.
۳. رسیدن به اهداف خود را غیرممکن میدانید
اگر دستیابی به اهداف خود را غیرممکن میدانید، به واقع از همین ابتدا نقشه شکست خود را کشیدهاید! رفتارهای گذشته ما میتواند رفتارهای آیندهمان را پیش بینی کند. اگر در گذشته شکست خورده و در مسیر رسیدن به اهداف خود ناکام ماندهاید، احتمالا این بار نیز چنین نسخهای برای خود نوشته و از پیش عدم موفقیت را پیش بینی کردهاید. به این شکل، به احتمال زیاد پیش بینی شما درست از آب میآید و قادر به انجام کاری که به عنوان هدف برای خود ترسیم کردهاید، نخواهید بود.
تواناییهای خود را بشناسید و مسیر رسیدن به هدفی که واضح و روشن تعریف کردهاید را ترسیم کنید. به این صورت گام به گام رسیدن به آن، سادهتر خواهد بود.
۴. شما تنها اهداف بلند مدت خود را فهرست میکنید
فهرست کردن اهداف بلند مدت، نمایی بزرگ و دور ایجاد کرده و دستیابی به آنها را سخت میکند. چنین اهدافی دور و ناممکن به نظر میرسند و گویی رسیدن به آنها زمانی طولانیتر میطلبد. اما با خرد کردن اهداف بلندمدت و بزرگ خود به اهدافی کوچکتر و امکانپذیرتر، میتوانید امیدواری و احساس قدرت در خود ایجاد کنید و با دستیابی به این اهداف نزدیک و کوچکتر، برای رسیدن به هدف بزرگ آماده شوید. به این صورت به اهداف نزدیک و کوچک نگاه کرده و روی آنها متمرکز شوید. از آن جایی که این اهداف صورت خرد شده هدف اصلی شما هستند، به صورت خودجوش دستیابی به آنها، رسیدن به هدف اصلی را میسر میسازد.
۵. نگرش منفی نسبت به اهداف خود دارید
با زدن برچسبهای منفی روی اهداف خود، آنها را دشوار و ناممکن میسازید. در حقیقت داشتن نگرش منفی به هیچ وجه الهام بخش نیست و برعکس شما را از رسیدن به چیزی که برایش برنامه ریختهاید، دور خواهد ساخت. بنابراین باید نگاه خود به شکل تلاش و فعالیتهای لازم برای رسیدن به موفقیت را تغییر داده و از اظهار نظرهای منفی دست بردارید.
۶. اهداف خود را در ذهنتان نگاه میدارید
فکر کردن دائمی به اهداف، باعث نزدیکتر شدن موفقیت نخواهد شد، بلکه رسیدن به آن را با استرسهای دائمی همراه میسازد. اهداف خود را در جایی بنویسید و آنها را در جایی قابل مشاهده نگه دارید. این راهی است که به جای ایجاد استرسهای ناشی از تفکر دائمی، اهداف خود را واقعی کنید و مسیر پاسخگویی به آنها را هموار سازید.
۷. برای رسیدن به اهداف خود زمانبندی ندارید
اگر میخواهید به شکلی هوشمندانه و موثر به اهداف خود دست یابید، باید زمانبندی درستی برای آنها تعریف کنید. به طور مثال اگر قصد نوشتن یک رمان را دارید، هر روز صبح چند ساعت را به آن اختصاص داده و این را به یک عادت تبدیل سازید. همین طور اگر میخواهید وزن خود را کاهش داده و به تناسب اندام برسید، عادت ورزش صبحگاهی راس ساعت ۷ صبح را در زندگی روزمرهتان پیادهسازی کنید. مطالعات حاکی از آن است که تغییر یا ایجاد یک عادت، میتواند به اندازه چیزی در حدود ۶۶ روز طول بکشد. این کار شما را در رسیدن به اهداف خود نزدیکتر و موفقتر میکند، همچنین میتوانید با عادات تازه شکل گرفته خود، توانایی این را داشته باشید که در آینده به اهداف بیشتری دست یابید.
۸. در محیطی زندگی میکنید که اهداف شما را پشتیبانی نمیکند
به حتم شرایط محیطی در رسیدن به اهداف تاثیرگذار هستند و اگر چه این یک تاثیرغالب نیست، اما نمیتوان آن را در نظر نگرفت. محیط اطراف از افراد و مکان تشکیل شده است که هر دو به شکلی روی موفقیتها یا شکستهای شما تاثیرگذار هستند. بنابراین لازم است که مطمئن شوید افرادی که با آنها سر و کار دارید و اطراف شما را احاطه کردهاند، در مسیر مثبت رسیدن به هدفتان هستند و در تضاد با آن قرار نمیگیرند. همین طور مکان باید در همسازی با اهداف شما بوده و به عنوان یک اهرم مخالف، عمل نکند.
۹. تنها به نقطه نهایی هدف چشم میدوزید
این حقیقت دارد که برای رسیدن به موفقیت و هدف تعریف شده، نقطه نهایی و معنای آن چیزی که برای تلاش کردهایم، اهمیت دارد. اما اگر در تمام طول مسیر تنها چشم به نقطه پایان داشته باشید، در طی کردن گامهای لازم برای رسیدن به آن، ناکام خواهید ماند. لازم است که روی مسیر تمرکز داشته و فعالیتهای لازم برای رسیدن به هدف خود را دنبال کنید.
این تمرکز روی فعالیتهای لازم، به طور خودکار نقطه هدف را شکل میدهد. به عنوان مثال، اگر میخواهید با رژیم غذایی خود را سالمتر ساخته و به اندامی زیباتر دست یابید، نیازی نیست که پیوسته به معنای سلامتی خود و یا شکل اندامتان بیندیشید. روی رژیمهای غذایی خود تمرکز کنید و از انجام دقیق و صحیح آنها اطمینان یابید. این خود باعث میشود که در نهایت به سلامتی و نتیجه نهایی دلخواه که همان اندام متناسب است؛ دست یابید.
به تعبیری باید گفت به جای نگاه کردن به آن چه در آسمان است، به سنگفرشهایی که قدمهایتان روی آنهاست، نگاه کنید.
۱۰. با آشفتگیها، خود را دلسرد میکنید
اگر با تکیه بر باختهای کوچک و حتی بزرگ، خود را مایوس و دلسرد کنید، نتیجهای جز دور شدن از هدف و موفقیت پیش رو نخواهید داشت. بنابراین هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید، تمام تلاش خود را برای ساخت بردهای کوچک متمرکز سازید. از فکر شکستهای خود خارج شوید و ذهنتان را معطوف پیروزیهایی نمایید که پتانسیل رسیدن به آنها پیش رویتان قرار دارد. به این صورت اعتماد به نفس از دست رفته خود را دوباره ساخته و آن چه در توان دارید را مجدد به دست بگیرید.
فراموش کنید که دیروز چه شکستهایی را تجربه کرده و چه چیزهایی را از دست دادهاید، مهم فرصتهایی است که پیش روی شما قرار دارد. پیروزی شما میتواند به اندازه یک بیرون آمدن از تختخواب و نوشتن چند سطر از همان رمانی باشد که پیشتر گفتیم؛ این کوچک است اما به هر حال گامی به جلو محسوب میشود و باید آن را به فال نیک گرفت.
۱۱. علت عدم موفقیت شما در آن است که پیروزیهای خود را دست کم میگیرید
هنگامی که به یک پیروزی دست مییابید، ولو این که کوچک باشد؛ نباید آن را دست کم بگیرید و خیلی فروتنانه برخورد کنید. در عوض پیروزی خود را بزرگ ببینید و حتی آن را جشن بگیرید. متاسفانه اغلب ما از کنار موفقیتها و پیروزیهای ریز و درشت خود به راحتی عبور میکنیم، در عوض شکستهایمان را قاب گرفته و روزها به آنها مینگریم.
نتیجه گیری
بنابراین پاسخ به این سوال را که «برای رسیدن به اهداف خود و دور شدن از علت عدم موفقیت باید چه مواردی را رعایت کرد» این طور مرور میکنیم:
- ما باید اهداف بلند مدت خود را به هدفهایی کوچک و نزدیکتر تقسیم کنیم و روی آنها تمرکز داشته باشیم.
- از مایوس شدن و تمرکز روی شکستها پرهیز کرده و موفقیتهای کوچک خود را گرامی بداریم.
- همین طور لازم است که محیط اطراف برای دستیابی به هدفها مساعد باشد و …
شما چه موارد دیگری را میتوانید به این فهرست اضافه کنید؟ ارتباط بین موفقیت و رشد فردی چیست؟ اصلا راز موفقیت در زندگی چیست؟ آماده خواندن نظرات و پیشنهادات شما در بخش پیامهای انگیزه هستیم.