نماز مسافر، در صورت احراز شرایط قصر(شکسته) خواهد بود به این ترتیب که نمازهای چهار رکعتی، دو رکعت خوانده میشوند ولی در نمازهای دو رکعتی و سه رکعتی تغییری ایجاد نمیشود. حال اگر شخصی به قصد سفر از خانه خارج شود ولی شرایط این امر را احراز نکند، لفظ مسافر به او اطلاق نخواهد شد و باید نمازش را کامل به جا بیاورد. برای اینکه بدانیم نماز مسافر در کدام مکان ها کامل اقامه خواهد شد، به نظر فقها و علما مراجعه خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
تعریف مسافر در اصطلاح فقهی
در اصطلاح فقهی، مسافر به کسی گفته میشود که به علت ترک وطن شرعی(محل تولد یا محل سکونت و زندگی) اعمال عبادی او، شامل احکام خاص و ویژه ای میشود. مسافت مورد توافق علما، برای اینکه فردی مسافر تلقی شود حداقل هشت فرسخ است که شامل مجموع رفت و برگشت نیز میشود. یعنی مثلاً چهار فرسخ رفت و چهار فرسخ برگشت باشد البته بدون اینکه در آن بین، ده روز در مکانی اقامت کند. در اصطلاح فقهی، برای اینکه لفظ مسافر به کسی اطلاق شود هفت شرط لازم است؛
- حداقل به اندازه هشت فرسخ (بین ۴۰ تا ۴۸ کیلومتر) از موطن خود دور شده باشد؛ این مقدار شامل رفت و برگشت نیز میشود. یعنی اگر چهار فرسخ در هنگام رفت و چهار فرسخ در هنگام برگشت در راه باشد مسافر نامیده میشود. البته به شرطی که بین رفت و برگشت، در جایی اقامت ده روزه نداشته باشد.
- از آغاز سفر، قصد هشت فرسخ یا بیشتر را داشته باشد؛ یعنی اگر از همان آغاز که میخواهد به سفر برود، قصد پیمودن هشت فرسخ متوالی یا رفت و برگشت را نداشته باشد و به قصد پیمودن مسافت کمتری خارج شود ولی پس از رسیدن به مقصد خود، تصمیمش را عوض کند و به جای دیگری برود که فاصله آن تا مکان اول کمتر از مسافت شرعی باشد ولی از نقطه آغاز سفر (درب خانه) تا آنجا به اندازه مسافت شرعی باشد، نمازش شکسته نمیشود و باید کامل بخواند.
- شغل او مسافرت نباشد؛ یعنی محل کسب درآمد او از طریق سفر کردن نباشد. مشاغلی مثل راننده، خلبان، ملوان کشتی، مهماندار قطار و هواپیما و … و باربر، استاد پروازی و .. که دائماً در سفر هستند و از این راه کسب درآمد مینمایند، باید نمازشان را کامل بخوانند.
- در بین راه، از قصد خود منصرف نگردد؛ یعنی اگر به قصد پیمودن مسافتی معادل هشت فرسخ از خانه خارج شده است ولو اینکه رفت و برگشت باشد، اما در بین راه، پیش از رسیدن به مقصود خود مثلاً پیش از رسیدن به چهار فرسخ تصمیمش عوض شود و یا در ادامه مسیر تردید داشته باشد، دیگر بعد از آن در حکم مسافر نخواهد بود و باید نمازش را کامل به جای بیاورد. البته اگر تا قبل از این مرحله، نمازش را شکسته خوانده باشد، نماز وی صحیح است.
- نخواهد در بین مسیر، در جایی ده روز اقامت کند و اینکه در بین سفر، از وطن خود نگذرد؛ زیرا با اقامت ده روزه در جایی، نماز در آنجا باید کامل خوانده شود بنابراین مسافت مورد نظر، دوباره از محل اقامت ده روزه حساب می شود و باید معادل هشت فرسخ باشد. عبور از وطن نیز همینطور است یعنی اگر شخص در بین سفر، از وطن خود اعم از وطن اصلی و عرفی عبور کند، شرط مسافت شکسته میشود و باید هشت فرسخ، را از وطن خود حساب کند تا مسافر شناخته شود و چنانچه ادامه مسیر از این میزان کمتر باشد، باید نمازش را کامل بخواند.
- خانه به دوش و صحرا نشین و عشایر نباشد؛ برخی از روستاییان مانند عشایر زندگی ثابتی ندارند بلکه برای تغذیه راحتتر دامهای خود، دائماً در حال کوچ هستند. برخی از بادیهنشینها نیز همینطورند. یعنی در بیابانها و صحراها میگردند و هرجا که منبع آب و علوفه و چراگاه پیدا کنند، اتراق میکنند. به این افراد، عنوان مسافر اطلاق نمیشود و باید نمازشان را کامل بخوانند.
- سفر معصیت نباشد؛ یعنی این سفر او، از لحاظ شرعی جایز باشد و به قصد حرام انجام نگیرد. حال میخواهد خود سفر از بُن، حرام باشد مثل فرار از جهاد و جنگ و یا اینکه مقصود از سفر انجام فعل حرام باشد، مثلاً سفر برای معامله ی(قاچاق) مواد مخدر و یا به قصد دزدی و راهزنی و قتل و … در این گونه موارد، شخص حکم مسافر را ندارد و باید نمازش را کامل بخواند.
وطن شرعی چیست و اقسام آن به چه صورت است؟
با توجه به تعریفی که از «مسافر» ارائه شد، لازم است با «وطن» و مصادیق آن بیشتر آشنا شویم. طبق تعاریف، محلی که شخص برای زندگی کردن و سکونت اختیار کرده و تصمیم دارد که همیشه در آنجا زندگی کند، وطن او محسوب میشود، حال چه در آنجا متولد شده باشد یا متولد نشده باشد. تا زمانی که شخص قصد اقامت دائمی در جایی را نداشته باشد، آن محل برای او، وطن محسوب نمیشود. با توجه به این تعریف، وطن بر دو قسم است؛
وطن اصلی
یعنی جایی که یا خود شخص در آن متولد شده و مدتی در آنجا بوده و رشد کرده است یا اینکه وطن پدر و مادر یا یکی از آنها باشد و شخص به همراه آنها، یا یکی از آنها، مدتی در آنجا زندگی کند و رشد و نمو حاصل نماید ولو اینکه خود در آنجا متولد نشده باشد. باید توجه داشت که صرف به دنیا آمدن در یک شهر، دلیل بر وطن اصلی بودن نمیشود. برای این امر، لازم است که پس از تولد، مدتی در آن شهر بماند و رشد و نمو کند.
مثلاً کسی که به دلایلی مثل شغل پدرش در شهری به دنیا آمده ولی بعد از تولد، در آنجا نمانده و زندگی نکرده است، آن شهر وطن او محسوب نخواهد شد. در این شرایط، وطن شخص، همان وطن پدر و مادر وی است که بعد از تولد به آنجا برده شده و با آنها زندگی کرده و رشد و نمو نموده است. در صورتی که محل تولد با وطن پدر و مادر یکی باشد و در آن زندگی کرده و رشد نماید، همان جا وطن او نیز خواهد بود.
وطن غیر اصلی یا وطن اتخاذی
وطن غیر اصلی یا وطن اتخاذی یا وطن دوم به جایی گفته میشود که شخص با میل و اراده خود آنجا را برای سکونت و زندگی کردن طولانی انتخاب کند. البته این امر در دو حالت مصداق دارد؛
- جایی را برای اقامت و سکونت خود انتخاب کند و اراده او برای زندگی تا آخر عمر در آن محل باشد.
- جایی را برای اقامت و سکونت خود انتخاب کند و قصد و اراده او، مبنی بر رفتن از آن مکان، نباشد یعنی اگر کسی جایی را برای زندگی انتخاب میکند و تصمیم دارد به مدت طولانی در آنجا بماند ولی بعداً از آنجا رفته و به جای دیگری عزیمت کند، دیگر آن محل برای او مصداق وطن را نخواهد داشت.
البته شرایط اطلاق وطن اتخاذی، مشروط به سه حالت است؛
- اول اینکه شخص باید قصد برگزیدن شهر یا آبادی خاص و معینی را به قصد «وطن» داشته باشد نه اینکه از لفظ عام مثلاً یک استان و یا یک کشور استفاده کند.
- دوم اینکه قصد او بر توطن (انتخاب به عنوان وطن) قطعی باشد. یعنی اگر کسی به مدت غیر معینی سفر کند ولو مدت زیادی در آنجا بماند، وطن او نخواهد بود. به عبارت دیگر، تا زمانی که شخص، جایی را برای اقامت همیشگی انتخاب نکرده است، وطن او به حساب نمیآید مگر اینکه بدون قصد، به قدری در آنجا بماند که عرفاً وطن او محسوب شود. اقامتی که عرفاً مفهوم وطن را صدق کند حدوداً هشت سال است ولی در هر حال، احراز نظر عرف بر عهده مکلف است، یعنی خود شخص باید، از سالهایی که عرف، اقامت به آن میزان را شامل اطلاق کلمه وطن میداند، اطلاع به دست آورد.
- سوم اینکه در وطن اتخاذی داشتن ملک و املاک و حتی تملک خانهای که در آن زندگی خواهد کرد، شرط نیست و فقط همین که در آن محل به اندازهای سکونت کند که عرفاً اهل آنجا به حساب بیاید کافی است.
نکته!
در همه این موارد، اگر شخص از وطن خود اعم از اصلی و اتخاذی، اعراض نماید، در صورتی که بعد از اعراض به آنجا برود حکم مسافر را دارد و باید نمازش را قصر بخواند. اما اعراض از وطن شرایطی دارد که در ذیل با آنها آشنا خواهیم شد.
اعراض از وطن چیست؟
مقصود از اعراض، ترک وطن است با قصد عدم بازگشت به آن به منظور زندگی و سکونت. مادامی که شخص از وطن خود اعراض نکرده است، باید نمازش را در آن کامل بخواند حتی اگر به طور دائم در آنجا زندگی نکند. اما هنگامی که از وطن خود اعراض نمود دیگر حکم وطن در آنجا برای او صدق نمیکند مگر اینکه دوباره برای زندگی به آنجا مراجعت کرده و به قصد سکونت و اقامت در آنجا بماند.
در صورت اعراض، حتی اگر شخص در روستا یا شهر مورد اعراض، ملک و املاک یا پدر و مادر داشته باشد و هر از گاهی برای سرکشی و کمک به آنها به آنجا برود ولی قصدی برای بازگشت و زندگی در آنجا نداشته باشد، حکم مسافر را دارد و نمازش شکسته خواهد بود. در مورد وطن و اعراض، نکته قابل توجه دیگر موضوع تبعیت همسر و فرزندان است. چرا که در صورت تبعیت، نماز آنها نیز کامل خواهد بود زیرا وطن شوهر را به عنوان وطن دوم، اتخاذ کردهاند. اما صرف ازدواج، اجباری برای تبعیت از همسر به وجود نمیآورد و زن میتواند در انتخاب وطن و اعراض از آن، از همسر خود تبعیت نکند. از این رو، اینکه مکانی اعم از شهر یا روستا، وطن مرد است دلیلی برای این نیست که زن نیز آنجا را به عنوان وطن خود برگزیند. بر این اساس، اگر مرد، یک وطن اصلی دارد که در حال حاضر در آن سکونت ندارد ولی از آن اعراض نکرده و گاهی با همسرش به آنجا میرود، نماز خودش کامل است ولی نماز همسرش شکسته خواهد بود. همین طور است در مورد اعراض از وطن اصلی زن، که به صرف زوجیت لازم نیست از وطن خود اعراض نماید. از این رو اگر شخصی با زنی که وطن او در شهر دیگری است ازدواج کرده، هرگاه که این زن به وطن خود میرود، تا زمانی که از آن اعراض نکرده، نمازش در آنجا کامل است.
اما اگر با اراده خود، از شوهرش تبعیت نماید، قصد شوهر برای او کفایت میکند و شهری که شوهر برای زندگی دائم و سکونت همیشگی انتخاب کرده، برای همسرش نیز وطن محسوب میشود و در صورت اعراض شوهر از وطن مشترک که برای زندگی انتخاب کرده است، اعراض زن نیز محقق میشود. فرزندان نیز، تا قبل از سن بلوغ و زندگی مستقل، در اتخاذ وطن، تابع پدر خواهند بود. (البته در شرایط فوق)
قصد اقامه یا اقامت
هرگاه مسافری، وطن خود را به قصد اقامت ده روز و بیشتر در مکان دیگری، ترک نماید، باید نماز را در آنجا کامل بخواند. البته مسیر، شامل این امر نخواهد بود و نماز او در طی راه، حکم نماز مسافر را دارد و شکسته خواهد بود. از این رو در اصطلاح فقهی، به نیت این گونه از سفرها « قصد اقامه» گفته میشود. اما اگر شخص به قصد اقامت ده روز و بیشتر به سفر برود و پس از مدتی از قصدش برگردد یا مردد شود و یا امری پیش آید که مجبور به قطع سفر گردد، اگر قبل از خواندن یک نماز چهار رکعتی مثل نماز ظهر یا عصر یا عشاء باشد، قصد اقامه محقق نشده و باید تا وقتی که در آنجا ساکن است نمازش را شکسته بخواند. اما، اگر پس از قصد اقامه، حداقل یک نماز چهار رکعتی خوانده باشد، اقامه محقق شده و پس از آن، انصراف یا تردید یا به هم خوردن سفر تأثیری ندارد و باید تا وقتی در آنجا به سر میبرد، نمازش را کامل به جا بیاورد. بنابراین شرط تحقق« قصد اقامه » دو مورد است؛
- اول؛ قصد اقامه و اقامت در آنجا به مدت حداقل ده روز متوالی
- دوم؛ قصد اقامه و خواندن حداقل یک نماز چهار رکعتی اعم از نماز ظهر یا نماز عصر و یا نماز عشاء.
ذکر این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که قصد اقامه باید در یک محل (شهر یا روستا و…) باشد و نمیتوان قصد اقامه را برای دو محل، اجرا نمود. مثلاً چند روز در یک شهر و چند روز در شهر دیگر که جمعاً ده روز بشود. در این صورت قصد اقامه صحیح نمیباشد و نماز شکسته خواهد بود. البته اگر مسافری در قسمتی از شهر قصد اقامه نماید و برای گردش یا … به محلههای دیگر شهر برود، هرچند که آن محلهها با محل اقامت شخص، فاصله زیادی حتی به اندازه مسافت شرعی داشته باشند( مثلاً در بلاد کبیره)، به قصد اقامه او و احکام اعمال عبادی اش، خدشه ای وارد نمیکند.
مورد دیگری که در آن نماز مسافر کامل خواهد بود، اقامت به مدت یک ماه بدون قصد و اراده قبلی است. یعنی اگر شخصی بدون اینکه قصد اقامه نماید، پس از طی نمودن مسافت شرعی به اندازه هشت فرسخ و یا چهار فرسخ برای رفت و چهار فرسخ برای برگشت و یا بیشتر از آن، در جایی توقف نموده و بدون اینکه بداند یا قصد کند که چند روز در آنجا خواهد ماند؟ نمازش قصر خواهد بود، اما این جواز، تا رسیدن به سی روز کاربرد دارد یعنی بعد از گذشتن از سی روز، باید نماز خود را کامل بخواند هرچند که پس از آن، مدت زیادی در آنجا نماند و یا حتی، همان روز مراجعت نماید.
نظرات مراجع درباره احکام نماز مسافر
از آنجایی که فرد مکلف، باید در انجام تکالیف شرعی خود از مجتهد واجد الشرایط تقلید نماید و بر اساس فتوای ایشان عمل کند، از این رو آگاهی به نظر مراجع در این زمینه، مفید و سودمند خواهد بود.
میزان هر فرسخ از نظر مراجع
- آیت الله مکارم شیرازی: هر ۸ فرسخ معادل ۴۲ کیلومتر است.
- آیت الله زنجانی: ۸ فرسخ معادل ۴۰ کیلومتر است.
- امام خمینی، آیه الله خامنه ای، آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی، آیت الله فاضل و آیت الله تبریزی: ۸ فرسخ معادل ۴۵ کیلومتر است.
- آیات عظام سیستانی، خویی، وحید و تبریزی: ۸ فرسخ معادل ۴۴ کیلومتر است.
- امام خمینی، آیه الله خامنه ای: مسیر رفت نباید کمتر از چهار فرسخ باشد.
- آیات عظام گلپایگانی، وحید، صافی و خویی: هر کدام از مسیرهای رفت و برگشت نباید از چهار فرسخ کمتر باشد.
- آیات عظام سیستانی، بهجت و تبریزی: در صورتی که مسیر رفت و برگشت در مجموع هشت فرسخ باشد کافی است.
اجماع: اگر سفر مقدار کمی هم از هشت فرسخ کمتر باشد، نماز کامل خوانده میشود.
شروع مسافت سفر برای محاسبه نماز مسافر از کجاست؟
- آیات عظام سیستانی، فاضل و گلپایگانی: آخرین منازل شهر ملاک شروع مسافت است. در صورتی که شهر دارای دیوار باشد و منازلی خارج از این دیوار باشند، ملاک محاسبه مسافت، این منازل خواهند بود.
- امام خمینی، آیات عظام بهجت، مکارم، اراکی و خویی: برای شروع محاسبه مسافت باید دیوار شهر را در نظر گرفت. در صورتی که شهری دیوار نداشت آخرین خانهها را در نظر خواهیم گرفت.
در صورتی که شخص خانه به دوش و صحرا نشین باشد نمازش چگونه است؟
- امام خمینی، آیت الله صافی و آیت الله گلپایگانی: اگر این افراد برای تهیه مایحتاج، مثل غذا و دارو و غیره به اندازه هشت فرسخ از محل اقامت دور شوند، بنابر احتیاط واجب باید هم نماز خود را به صورت شکسته بخوانند و هم به صورت کامل.
- آیت الله زنجانی: چنانچه با اثاثیه و کوله و چادر نباشند، بنابر احتیاط واجب هم نماز خود را شکسته بخوانند و هم کامل.
- آیات عظام سیستانی، خویی، نوری، تبریزی و وحید: چنانچه با اثاثیه و چادر نباشند نمازشان شکسته است.
- آیت الله فاضل: چنانچه قبل از این سفر هشت فرسخی، ده روز در یک مکان اتراق نکرده باشند، باید نماز کامل بخوانند.
حکم نماز کسی که شغلش سفر است
- امام خمینی: قصد شخص برای اشتغال به این شغل و اینکه به اندازهای به سفر برود که بگویند مشغول به این شغل بوده و این کاره است.
- آیت الله خویی: تصمیم بگیرد که به این شغل اشتغال داشته باشد و به سفر ادامهدار برود. (منظور از سفر ادامهدار یعنی اینکه چندین مقصد داشته باشد و پس از رسیدن به مقصد اول به سمت مقصد بعدی حرکت کند و سپس به سمت بعدی و …)
- آیهالله خامنهای: مقداری که عرفاً شاغل به این شغل محسوب شود اگرچه به مدت دو یا سه ماه باشد.
- امام خمینی: به قدری باشد که بتوان او را شاغل به آن شغل دانست، مثلاً یک فصل.
- آیت الله خویی: حدود دو ماه کافی است، یک ماه کافی نیست. مگر اینکه هر روز در رفت و آمد باشد.
مسافر کجا میتواند نمازش را کامل بخواند؟
- در حدیثی که از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده آمده است: «در چهار مکان، نماز کامل خوانده میشود اگرچه از حد مسافت شرعی هم بیشتر باشد؛
- مسجد الحرام در مکه
- مسجد النبی در مدینه
- مسجد کوفه
- حرم امام حسین علیه السلام» [۱]
- اما طبق نظر اکثر فقها: در چهار مکان مسافر مخیر است که نمازش را کامل یا شکسته بخواند:
- مسجد الحرام در مکه
- مسجد النبی در مدینه
- حائر امام حسین علیه السلام، یعنی داخل حرم اصلی (بعضی از مراجع، محدوده داخل حرم را نیز مشمول این حکم میدانند)
- مسجد کوفه
سندیت و احادیث مربوط به نماز مسافر
آیه قصر
« وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاهِ إِنْ خِفْتُمْ أَن یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکَافِرِینَ کَانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُّبِینًا »
و چون در زمین سفر کردید، اگر بیم داشتید که آنان که کفر ورزیدهاند به شما آزار برسانند، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید، چرا که کافران پیوسته برای شما دشمنی آشکارند.
احادیث قصر
- نخستین حدیث ازسلمان فارسی نقل شده که میگوید:
«فُرِضَتِ الصَّلاهُ رَکعَتَینِ رَکعَتَینِ، فَصَلّاها رَسولُ اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بِمَکَّه حَتّی قَدِمَ المَدینَهَ و صَلّاها بِالمَدینَهِ ما شاءَ اللَّهُ و زیدَ فی صَلاهِ الحَضَرِ رَکعَتَینِ وتُرِکَتِ الصَّلاهُ فیِ السَّفَرِ عَلی حالِها[۳] : نماز به صورتِ دو رکعت دو رکعت واجب شد. پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مکّه چنین نماز خواند تا آنکه به مدینه آمد و در مدینه، آنگونه که خدا خواست، نماز گزارد، به این شکل که به نماز در وطن، دو رکعت افزود و نماز در سفر را به حال خود، رها کرد.»
- حدیث دیگر از امام باقر (علیهالسّلام) است که فرمود:
«قد سافَرَ رَسولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الی ذی خَشَبٍ و هِیَ مَسیرَهُ یومٍ مِنَ المَدینَهِ یَکونُ الَیها بَریدانِ اربَعَهٌ و عِشرونَ میلاً فَقَصَّرَ و افطَرَ فَصارَت سُنَّهً.و قَدَ سَمّی رَسولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قوماً صاموا حینَ افطَرَ: العُصاهَ، قالَ (علیهالسّلام): فَهُمُ العُصاهُ الی یَومِ القِیامَهِ؛[۴] : پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به ذی خشب (که یک روز تا مدینه فاصله داشت) سفر کرد. نماز خود را شکسته خواند و روزهاش را افطار کرد و این، سنّت شد. پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گروهی را که زمان افطار کردن خود، روزه گرفته بودند، «نافرمانان» نامید. امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: آنان تا روز رستاخیز، نافرماناند.
نتیجهگیری
بنابر آیه قصر [۲] و احادیث و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و فتاوای مراجع تقلید، نماز مسافر شکسته است. یعنی نمازهای چهار رکعتی، دو رکعت خوانده میشوند. اما این امر، استثنائاتی دارد که در این مقاله به آنها پرداختیم. امید است که مفید واقع شده باشد.
پی نوشت ها
۱-کامل الزیارات، ابن قولویه، ص ۱۲۳ و ص ۲۴۸
۲-سوره نساء، آیه ۱۰۱
۳-هیثمی، احمد بن حجر، مجمع الزوائد، ج۲، ص۳۶۰.
۴-صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۳۵، ح۱۲۶۵.
مقالات نمازی
تحریریه ستاد اقامه نماز