اس ام اس رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 19 آذر 1394
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب گریان، زغمى دیده عالم شده امشب پایان شب آخر ماه صفر است این یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار
اس ام اس تسلیت رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 19 آذر 1394
جملات زیبا، اشعار مذهبی و پیامک های جدید به مناسبت 28 صفر 1437
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب
گریان، زغمى دیده عالم شده امشب
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب
از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار
نخل قد زهرا و على خم شده امشب
زهرا به خانه و ملک الموت پشت در
از بهر قبض روح شریف پیامبر
از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب
بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر
ختم رُسُل به سوی جنان میکند سفر
جان جهانیان ز جهان میکند سفر
ریزید خون ز دیده که در آخر صفر
کز پیکر وجود، روان میکند سفر
رحلت نبی رحمت تسلیت باد
داغی اگر نبود که گریان نمی شدیم
لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم
یا ایّها الرّسول بدون دعای تو
از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم
رحلت رسول اکرم (ص) تسلیت باد
دردا که بعد فاطمه روز حسن رسید
روز ملال و غصه و رنج و محن رسید
از زهر همسرش جگرش پاره پاره شد
بس تیرها که لحظه دفنش به تن رسد
شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
ای امت رسول، قیامت بپا کنید
لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید
در ماتم پیمبر و تنهایی علی
باید برای حضرت زهرا دعا کنید . . .
اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد
چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد
اى دل خون شده! ایّام عزاى حسن ست
کز ثَرى تا به ثریّا همه بیت الحزن ست
پیرهن چاک زنم در غم آن گوهر پاک
گز غمش چاک ملک را به فلک پیرهن ست
از سراپای مدینه گِل غم میریزد
اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد
از نگاه نگران، برق الم میریزد
خوب پیداست که باران ستم میریزد
در ماتم فراق پدر گریه میکنم
همراه شمس و نجم و قمرگریه میکنم
شب ها و روزها زغمش مویه میکنم
تا آخرین توان بصر گریه میکنم
هر که بشنیده صداى مجتبى
تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست
تا کنى درک عزاى مجتبى
شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
داغی نهفته است در این قلب پاره ام
همچون حباب منتظر یک اشاره ام
و الله روضه ام جگر پاره زهر نیست
من کشتۀ شکستن یک جفت گوشواره ام
آیا شده بال و پرت آتش بگیرد
هر چیز در دور و برت آتش بگیرد
آیا شده بیمار باشی و نگاهت
از نیش خند همسرت آتش بگیرد
کاش بودی کرببلا، کنار حرمم،حرم داشتی حسن
کاش بودی کرببلا،یه ایوون طلا،تو هم داشتی حسن
دور ضریحت پر مرد و زن بود
مادرمون فاطمه بی محن بود
بی قرار و بی شکیبم
شد اجل یار و طبیبم
من که حتی در میان
خانه خود هم غریبم
شهادت مظلومانه دومین اخترتابناک آسمان امامت و ولایت
دومین نور خدای سرمد، زاده زهرای اطهر (س)
کریم آل طاها ، آقا و مولا امام حسن مجبتی
علیه السلام بر شیعیان تسلیت باد
یا رسول الله
با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم
اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد
آرزوی زینبه با هزار غم و محن / که تو روز تشییع بشه بدن امام حسن
ای خدا تو مدینه غصه بی اندازه شد / بین اشک و آه بدن تشییع جنازه شد
من امام مجتبى ریحانه پیغمبرم
از چراغ انجمن در انجمن تنها ترم
من غریب خانه ام، در وطن بی گانه ام
بی بهره از فروغ ولایت تو یا حسن / مشمول این حدیث پیمبر نمی شود
فرمود دیده ای که کند گریه بر حسن / آن دیده کور وارد محشر نمی شود
لالهاى بود که با داغ جگر سوخته بود
آتشى در دل سودا زده افروخته بود
شرم دارم که بگویم تن مسموم تو را
خصم با تیر به تابوت به هم دوخته بود . . .
رحلت پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) و آفتاب هشتم امامت
حضرت علی ابن موسی الرضا (ع)
تسلیت باد
اى خاتم مهربانى و عشق! سلام بر تو که گام هاى مهتابى ات
شب هاى جهل بشر را به جاده هاى راستى کشاند
اللهم صل علی محمد و آل محمد
مدینه شد ز داغ مصطفى بیت الحزن امشب
فضاى عالم هستى بود غرق محن امشب
مکن اى آسمان روشن چراغ ماه را کز کین
چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب
سردار مظلوم عشق!
جز تو، کدامین سردار، در مأمن خانهاش آماج ستیز دشمنان شد
و کدامین دلاور چون تو، به تیغ توطئه کشته شد؟!
اهل عالم عزای خاتم الانبیاست / همه جا کربلای خاتم الانبیاست
زین بلای عظیم گشته امت یتیم / السلام علیک، یا رسول الله
ای مدینـه دگـر مصطفی نداری / ناله کن که شده وقت سوگواری
اشک زینب از دیده میریزد / آتـش از بیت فاطمه خیزد
دریای اشک، ملک خداوند سرمد است
بــاور کنیــد روز عــزای محمّد است
وفات حضرت محمد (ص) تسلیت باد
با وفات احمد زنده شد جهالت
ز آتش ستم سوخت گلشن عدالت
نخله دین را به تبر شکستند
ثمر بریدند و شجر شکستند
داغی اگر نبود که گریان نمی شدیم
لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم
یا ایّها الرّسول بدون دعای تو
از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم
آه و واویلا، که چشمان پیمبر بسته شد
باب وحی و خانۀ زهرای اطهر بسته شد
دست فتنه، باز شد بازوی حیدر بسته شد
هم عزای مصطفی، هم غربت شیرخداست
چشم اهل دل از گریه خونبار است / حضرت مهدی امشب عزادار است
خاک غم امروز بر فرق عالم شد / سینه شیعه دریای ماتم شد