توجه : برخی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط شماره موجود در بخش تماس با ما به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود.
احکام دینیدانستنی ها مذهبیمذهبی

اخلاق نسبى است يا مطلق؟

اگر اخلاق مطلق باشد معنايش اين است كه يك خوى يا خصلت اخلاقى براى همه وقت و همه كس و در همه شرايط اخلاقى است همچنان كه در همه جا و در نزد هر كس عدد چهار، دو برابر عدد دو مى باشد.

اگر اخلاق مطلق باشد معنايش اين است كه يك خوى يا خصلت اخلاقى براى همه وقت و همه كس و در همه شرايط اخلاقى است همچنان كه در همه جا و در نزد هر كس عدد چهار، دو برابر عدد دو مى باشد. اما اگر نسبى باشد بدين معناست كه هيچ خصلت و خويى را نمى توان به طور مطلق توصيه كرد و آن را در همه زمان ها و مكان ها و در همه شرايط و براى همه افراد صادق دانست.

انسان نمى تواند قايل به اخلاق باشد و در عين حال اخلاق را متغير و نسبى بداند. يعنى اخلاق از نظر اصول ثابت است. زيرا ما يك اصول اخلاقى داريم و يك فروع. چه طور مى توان صداقت، خيرخواهى، امانت، شجاعت، استقامت، ايثار و از خودگذشتگى و فداكارى را معانى نسبى و محدود دانست و گفت اينها مربوط به زمان معين است و آن زمان كه بگذرد از بين مى روند؟

اصول اخلاق، اصولى ثابت و فطرى و مشترك ميان همه انسانها در همه زمان هاست. البته فروع گاهى تغيير مى كند، يعنى آن اصول ثابت در هر وضع جديد و متغيرى قانون فرعى خاصى را به وجود مى آورد، مثلا آيه شريفه‏ «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه» (انفال، آيه ۶۰) بر يك اصل ثابت و دايمى در مورد مسلمانان دلالت دارد و آن آمادگى نظامى مسلمين در هر زمان در برابر دشمنان است.

از طرف ديگر در سنت پيامبر (ص) دستوراتى رسيده كه در فقه به نام «سبق و رمايه» معروف است، يعنى دستور داده اند كه خود و فرزندانتان تا حد مهارت كامل فنون اسب سوارى و تيراندازى را ياد بگيريد اسب دوانى و تيراندازى جزء فنون نظامى آن عصر بوده است. حال بايد توجه داشت كه «سبق و رمايه» يعنى اسب سوارى و تيراندازى فرعى از اصل كلى و ثابت آمادگى دفاعى و نظامى در برابر دشمنان است كه آيه‏ «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخيل» (انفال، آيه ۶۰) بر آن دلالت دارد.

يعنى تير و شمشير و نيزه و كمان و قاطر و اسب از نظر اسلام اصالت ندارد، آنچه اصالت دارد، نيرومند بودن مسلمانان در برابر دشمنان است اما لزوم مهارت در تيراندازى و اسب دوانى مظهر يك احتياج موقت و متغير است و به تناسب عصر و زمان تغيير مى كند و با تغيير شرايط تمدن چيزهاى ديگرى از قبيل تهيه سلاح هاى گرم امروزى و مهارت و تخصص در به كار بردن آنها، جاى آنها را مى گيرد. بايد توجه داشت كه مطلق بودن اخلاق را با مطلق بودن فعل اخلاقى نبايد اشتباه كرد.

يعنى روى يك فعل نمى شود تكيه كرد و گفت هميشه اين فعل اخلاقى است، همچنان كه نمى شود گفت هميشه اين فعل ضد اخلاق است و غالبا خيال مى كنند كه لازمه اخلاق مطلق و ثابت اين است كه افعال را از اول دسته بندى كنيم، يك دسته كارها را اخلاقى ودسته اى ديگر را غير اخلاقى بدانيم ولى خير چنين نيست، يعنى ممكن است يك فعل از نظرى اخلاقى و از نظر ديگر غير اخلاقى باشد.

اين كه رفتار مطلق است يا نسبى غير از اين است كه اخلاق مطلق است يا نسبى مثلا سيلى زدن به يتيم آيا فعل اخلاقى است يا غير اخلاقى؟ در جواب بايد گفت نمى توان حكم به خوب بودن يا نبودن و اخلاقى يا غيراخلاقى بودن آن كرد. چون گاهى سيلى به يتيم به قصد ادب كردن اوست و اين كار خوب و اخلاقى است ولى گاهى به قصد آزار و اذيت اوست كه در اين صورت كارى بد و غير اخلاقى است، پس سيلى زدن به يتيم حكم مطلق ندارد كه مطلقا خوب يا مطلقا بد باشد (ر. ك: كتاب هاى فطرت و نظام حقوق زن در اسلام (بخش چهارم) و كتاب تعليم و تربيت در اسلام (بخش بررسى نظريه نسبيت اخلاق) از آثار شهيد مطهرى).

اخلاق از نظر اسلام، امرى نسبى نيست و ارزش‏هاى آن ثابت است. عدالت، تقوا، عفاف و… اصول لايتغيرى است كه به هيچ وجه از ديدگاه اسلام نسبى و قابل تغيير نيست چرا كه اخلاق در اسلام متكى بر وحى است و وحى مستندبه علم مطلق الهى است، نه متكى بر آرا و انديشه‏هاى بشرى كه همواره در حال تغيير و تحول است.

وجود استثناء به دليل وجود مصلحت اقوى نيز باعث نسبيت اخلاق نمى شود و با آن منافات ندارد. دروغ يك ضد ارزش ثابت و مطلق است و تمامى انسان ها آن را زشت مى دانند و از صداقت ستايش مى كنند. حال آيا اين رويكرد ثابت به اخلاق مى تواند موجب آن شود كه فرد اسيرى در جنگ تمامى اسرار كشور و نظام اش را به دشمن صادقانه لو دهد و بگويد. خير اسلام هم اجازه چنين كارى را نمى دهد و در موارد استثنا دروغ اگر چه ذاتا خوب نيست، حتى اسلام استثنائا آن را واجب مى داند.

اينكه از نظر شرعى دروغ مفسده دارد و حرام است، ولى گاهى به خاطر حفظ نظام كه مصلحت بالاترى است واجب مى شود، باعث نمى شود كه دروغ در اين موارد كار نيك و اخلاقى و ارزشى تلقى شود، بلكه ضد ارزشى است كه در اين موقعيت انجام آن شرعا واجب شده است.

خلاصه كلام اينكه فطرت مهمترين و بهترين دليل بر مطلق بودن اخلاق است، فطرت هيچ كس دروغ بيمورد را نمى پسندد، چنانكه صداقت را تحسين مى كند.

پرسمان

علی اکبر

مجله سیراف از سال 96 فعالیت خود را آغاز کرده است،تمام تلاشم انتشار محتوای سالم و منحصر بفرد مورد نیاز کاربران با رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. 09900995320

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا