توجه : برخی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط شماره موجود در بخش تماس با ما به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود.
مهدویت و آخر زمان

واقعيت بعثت از نگاه اهل بيت (ع)

ماجراي بعثت بدان گونه كه قبلا گذشت موضوعي نبود كه يك فرد مسلمان معتقد به آن باشد، و پي برد كه خاتم انبيا چگونه به مقام عالي پيغمبري رسيده است.

واقعيت بعثت از ديدگاه شيعه

ماجراي بعثت بدان گونه كه قبلا گذشت موضوعي نبود كه يك فرد مسلمان معتقد به آن باشد، و پي برد كه خاتم انبيا چگونه به مقام عالي پيغمبري رسيده است. ما پس از بررسي هاي لازم از مجموع نقل ها به اين نتيجه رسيده ايم كه آنچه در منابع شيعه و احاديث خاندان نبوت رسيده است، واقعيت بعثت را چنان روشن مي سازد كه هيچ يك از اشكالات گذشته مورد پيدا نمي كند.

از جمله احاديثي كه بازگو كننده حقيقت بعثت است و آغاز وحي را به خوبي روشن مي سازد، روايتي است كه ذيلا از لحاظ خوانندگان مي گذرد:

پيشواي دهم ما حضرت امام هادي (عليه السلام) مي فرمايد: «هنگامي كه محمد (صلي الله عليه و آله) ترك تجارت شام گفت و آنچه خدا از آن راه به وي بخشيده بودبه مستمندان بخشيد، هر روز به كوه حراء مي رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مي نگريست، و شگفتي هاي رحمت و بدايع حكمت الهي را مورد مطالعه قرار مي داد.

به اطراف آسمان ها نظر مي دوخت، و كرانه هاي زمين و درياها ، دره ها ، دشت ها و بيابان ها را از نظر مي گذرانيد، و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهي، درس عبرت مي آموخت.

آنچه خداوند به وسيله جبرئيل در آغاز وحي و اولين لحظه پيغمبري خاتم انبيا (صلي الله عليه و آله) ازآن حضرت خواسته بود بهزبان آورد و قرائت كند فقط گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم » بود! بقيه آيات همان طور كه پيك وحي مي خواند مانند موارد بعدي دردم در سينه مقدس آن حضرت نقش مي بست و ديگر نيازي به تكرار پيغمبر نداشت تا از حفظ كند. اين بود واقعيت بعثت از زبان ائمه اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)، و توضيح ما به طور اجمال.

ازآنچه مي ديد، به ياد عظمت خداي آفريننده مي افتاد. آن گاه با روشن بيني خاصي به عبادت خداوند اشتغال مي وزيد. چون به سن چهل سالگي رسيد خداوند نظر به قلب وي نمود، دل او را بهترين و روشنترين و نرمترين دلها يافت.

در آن لحظه خداوند فرمان داد درهاي آسمان ها گشوده گردد. محمد (صلي الله عليه و آله) از آنجا به آسمان ها مي نگريست، سپس خدا به فرشتگان امر كرد فرود آيند، و آنها نيز فرود آمدند، و محمد (صلي الله عليه و آله) آنها را مي ديد. خداوند رحمت و توجه مخصوص خود را از اعماق آسمان ها به سر محمد (صلي الله عليه و آله) و چهره او معطوف داشت.

در آن لحظه محمد (صلي الله عليه و آله) به جبرئيل كه در هاله اي از نور قرار داشت نظر دوخت. جبرئيل به سوي او آمد و بازوي او را گرفت و سخت تكان داد و گفت: اي محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟ «ما اقرا»؟

جبرئيل گفت: «نام خدايت را بخوان كه جهان و جهانيان را آفريد. خدائي كه انسان را از ماده پست آفريد (نطفه). بخوان كه خدايت بزرگ است. خدائي كه با قلم دانش آموخت و به انسان چيزهائي ياد داد كه نمي دانست . پيك وحي، رسالت خود را به انجام رسانيد، و به آسمان ها بالا رفت. محمد (صلي الله عليه و آله) نيز از كوه فرود آمد. از مشاهده عظمت و جلال خداوند و آنچه به وسيله وحي ديده بود كه از شكوه و عظمت ذات حق حكايت مي كرد،بي هوش شد، و دچار تب گرديد.

از اين كه مبادا قريش و مردم مكه نبوت او را تكذيب كنند، و به جنون و تماس با شيطان نسبت دهند، نخست هراسان بود. او ازروز نخست خردمندترين بندگان خدا و بزرگترين آنها بود. هيچ چيز مانند شيطان و كارهاي ديوانگان و گفتار آنان را زشت نمي دانست.

در اين وقت خداوند اراده كرد به وي نيروي بيشتري عطا كند، و به دلش قدرت بخشد. بدين منظور كوه ها و صخره ها و سنگلاخها رار براي او به سخن در آورد. به طوري كه به هر كدام مي رسيد، به وي اداي احترام مي كردند. و مي گفت: السلام عليك يا حبيب الله! السلام عليك يا ولي الله! السلام عليك يا رسول الله! اي حبيب خدا مژده باد كه خداوند تو را از همه مخلوقات خود، آنها كه پيش از تو بوده اند، و آنها كه بعدها مي آيند برتر و زيباتر و پرشكوه تر و گرامي تر گردانيده است.

از اين كه مبادا قريش تو را به جنون نسبت دهند، هراسي به دل راه مده. زيرا بزرگ كسي است كه خداوند جهان به وي بزرگي بخشد، و گرامي بدارد! بنابراين از تكذيب قريش و سركشان عرب ناراحت مباش كه عنقريب خدايت تو را به عالي ترين مقام خواهد رسانيد، و بالاترين درجه را به تو خواهد داد.

پس از آن نيز پيروانت به وسيله جانشين تو علي بن ابيطالب (عليه السلام) ازنعمت وصول به دين حق برخوردار خواهند شد، و شادمان مي گردند. دانش هاي تو به وسيله دروازه شهر حكمت و دانشت علي بن ابيطالب در ميان بندگان و شهرها و كشورها منتشر مي گردد.

به زودي ديدگانت به وجود دخترت فاطمه (سلام الله عليها) روشن مي شود، و از وي و همسرش علي، حسن و حسين كه سروران بهشتيان خواهند بود، پديد مي آيند.

عنقريب دين تو در نقاط مختلف جهان گشترش مي يابد. دوستان تو و برادرت علي پاداش بزرگي خواهند يافت. لواي حمد را به دست تو مي دهيم، و تو آن را به برادرت علي مي سپاري. پرچمي كه در سراي ديگر همه پيغمبران و صديقان و شهيدان در زير آن گرد مي آيند، و علي تا درون بهشت پرنعمت فرمانده آنها خواهد بود.

من در پيش خود گفتم: «خدايا! اين علي بن ابيطالب كه او را به من وعده مي دهي كيست؟ آيا او پسر عم من است؟ ندا رسيد اي محمد! آري، اين علي بن ابيطالب برگزيده من است كه به وسيله او اين دين را پايدار مي گردانم، و بعد از تو برهمه پيروانت برتري خواهد داشت. (1)

در اين حديث همه چيز راجع به آغاز كار پيغمبر گفته شده است. جاي تعجب است كه مفسران اسلامي به خصوص مفسران شيعه از اين حديث شريف و نقل آن درتفسير سوره اقرا غافل مانده اند، با اينكه نكات جالب و تازه اي از تاريخ حيات پيغمبر را بازگو مي كند، كه مي بايد مسلمانان از آن آگاه گردند.

ملاحظه مي كنيد كه پيغمبر بدون هيچ گونه تشريفات مادي يا اشكالاتي كه در احاديث اهل تسنن بود، به مقام عالي پيغمبري رسيد. با قدم هائي شمرده و ديدي وسيع و قدرتي خارق العاده به خانه بازگشت.

همين كه وارد خانه شد پرتوي از نور و بوئي خوش فضاي خانه را فرا گرفت. خديجه پرسيد اين چه نوري است؟ پيغمبر فرمود: اين نور نبوت است. اي خديجه! بگو لا اله الا الله و محمد رسول الله. سپس پيغمبر ماجراي بعثت را چنانكه اتفاق افتاده بود براي خديجه شرح داد و افزود كه جبرئيل به من گفت: «از اين لحظه تو پيغمبر خدائي

خديجه كه از سالها پيش هاله اي از نور نبوت درسيما درخشان همسر محبوب خود ديده و از كردار و رفتار و گفتار او هزاران راز نهفته و شادي بخش خوانده بود گفت: به خدا دير زماني است كه من در انتظار چنين روزي به سر برده ام، و اميدوار بودم كه روزي تو رهبر خلق و پيغمبر اين مردم شوي. (2)

بدين گونه محمد بن عبدالله برازنده ترين مردم قريش كه سوابق درخشان او نزد عموم طبقات روشن و از لحاظ ملكات فاضله و سجاياي اخلاقي و خصال روحي شهره شهر بود، برفراز كوه حراء از جانب خداوند يكتا به مقام عالي نبوت و رهبري خلق برگزيده شد، و خاتم انبيا گرديد.

نظر ما پيرامون بعثت پيغمبر (ص)

نكته اساسي كه قرآن در نزول وحي به پيغمبر بازگو مي كند، و متاسفانه كسي توجه نكرده است،اين است كه همه مفسران اسلامي نوشته اند، و در تمام احاديث نيز هست كه در روز بعثت فقط پنج آيه آغاز سوره «اقرا» بر پيغمبر نازل شد.

اين پنج آيه از «اقرا باسم ربك الذي خلق » آغاز مي گردد. و به «مالم يعلم » ختم مي شود. هيچ كس نگفته است «بسم الله » اين سوره كي نازل شده؟ و آيا نخستين سوره قرآن بسم الله داشته است يا نه؟ اگر داشته است چرا نگفته اند، و اگر نداشته است آيا بعدها آمده است، يا طور ديگر بوده؟ همگي سؤالاتي است كه پاسخي براي آن نمي بينيم.

ما پس از تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيده ايم كه جبرئيل از پيغمبر خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم » را كه در آغاز سوره بود، به زبان آورد. «اقرا باسم ربك » نيز به همين معنا است. باء «بسم » هم به گفته بعضي از مفسرين زائده است يعني معنا ندارد و فقط براي زينت در كلام است. درحقيقت جبرئيل پس از قرائت «بسم الله الرحمن الرحيم » از آن حضرت خواست كه نام خدا يعني بسم الله الرحمن الرحيم را قرائت كند. و آنرا به زبان آورد.

ولي چون پيغمبر درآغازكارو اولين برخورد با پيك وحي نمي دانست نحوه قرائت نام خدا كه جبرئيل از وي مي خواست چگونه است، پرسيد: ما اقرا؟ يعني چه بخوانم، و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر تكرار كرد و گفت:«بسم الله الرحمن الرحيم – اقرا بسم ربك الذي خلق -» يعني نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم.

در اين مورد چند حديث معتبر و بسيار جالب در چند منبع مهم اسلامي و شيعه هست كه از هر نظر جالب مي باشد. ولي جاي كمال تاسف است كه چرا مفسران ما اين دو حديث را در تفسير سوره «اقرا» نياورده اند. حديث اول دركتاب «كافي » باب (فضل قرآن) است كه امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: «نخستين چيزي كه بر پيغمبر نازل شد بسم الله الرحمن الرحيم – اقرا بسم ربك بود»!

 

در اين حديث همه چيز راجع به آغاز كار پيغمبر گفته شده است. جاي تعجب است كه مفسران اسلامي به خصوص مفسران شيعه از اين حديث شريف و نقل آن درتفسير سوره اقرا غافل مانده اند، با اينكه نكات جالب و تازه اي از تاريخ حيات پيغمبر را بازگو مي كند، كه مي بايد مسلمانان از آن آگاه گردند.

حديث دوم در «عيون اخبارالرضا» شيخ صدوق از امام هشتم حضرت رضا (عليه السلام) روايت مي كند كه فرمود: «اولين بار كه جبرئيل بر پيغمبر (صلي الله عليه و آله) نازل شد گفت: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم – بسم الله الرحمن الرحيم – اقرا بسم ربك الذي خلق …»

حديث سوم در «محاسن برقي » ج 1 ص 41 ازصفوان جمال روايت مي كند كه گفت حضرت صادق (عليه السلام) قرمود: هيچ كتابي ازآسمان نازل نشد مگر اينكه در آغاز آن «بسم الله الرحمن الرحيم » بود. (3)

با توجه به اين سه حديث ارزنده و گويا، مي گوييم كه پيك وحي الهي سوره اقرا را به عكس آنچه مشهور است نخست هنگام بعثت باشش آيه آورد: آيه اول همان «بسم الله الرحمن الرحيم » بود. و از پيغمبر خواسته بود همان آيه اول يعني «بسم الله الرحمن الرحيم » را قرائت كند، يعني قبل از هر چيز «بسم الله » بگويد و سرآغاز كارنبوت خود را با نام خدا آن هم بدان گونه كه خدا خواسته بود، هماهنگ سازد.

پس «اقرا بسم ربك » يعني نام خدايت را بخوان. مطابق نقل علي بن ابراهيم قمي در تفسيرش، پيغمبر پرسيد چه بخوانم؟ جبرئيل مجددا گفت: «بسم الله الرحمن الرحيم – اقرا بسم ربك الذي خلق ». يعني نام خدا را كه مامور هستي بخواني، همين «بسم الله الرحمن الرحيم » است، و پيغمبر بار دوم «بسم الله » را براي نخستين بار خواند و با آن آشنا شد. همان كه خود پيغمبر بعدها به ما دستورداده است كه هيچ كاري را آغاز نكنيد مگر اين كه اول بگوييد: «بسم الله الرحمن الرحيم .

آري، هنگامي كه حقايق اسلامي را برگزيدگان الهي بيان كنند، چنين خواهد بود، كه مردم بي خبر را با آنچه واقعيت دارد آشنا مي سازند.

به عبارت روشن تر آنچه خداوند به وسيله جبرئيل در آغاز وحي و اولين لحظه پيغمبري خاتم انبيا (صلي الله عليه و آله) ازآن حضرت خواسته بود بهزبان آورد و قرائت كند فقط گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم » بود! بقيه آيات همان طور كه پيك وحي مي خواند مانند موارد بعدي دردم در سينه مقدس آن حضرت نقش مي بست و ديگر نيازي به تكرار پيغمبر نداشت تا از حفظ كند. اين بود واقعيت بعثت از زبان ائمه اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)، و توضيح ما به طور اجمال.

پي نوشت ها:

1- «بحار الانوار» علامه مجلسي – ج 18 ص 205 و ج 17 ص 309 چاپ جديد.

2- مناقب ابن شهر اشوب ج 1 ص 36

3- مفاخر اسلام – تاليف نويسنده – ج 1 ص 368

علی اکبر

مجله سیراف از سال 96 فعالیت خود را آغاز کرده است،تمام تلاشم انتشار محتوای سالم و منحصر بفرد مورد نیاز کاربران با رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. 09900995320

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا