توجه : برخی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط شماره موجود در بخش تماس با ما به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود.
تفسیر قرآن

درس‌هایی از قرآن در رمضان / ارزش کار و کارگری در اسلام

در برنامه امروز درس‌هایی از قرآن مواردی چون مفهوم کار در اسلام، رعایت حقوق کارگر از سوی کارفرما، فراهم بودن ابزار تولید در روی زمین، آفت بزرگ جامعه و برخورد اسلام با رکود فکر و ثروت مطرح شد.

در برنامه امروز درس‌هایی از قرآن مواردی چون مفهوم کار در اسلام، رعایت حقوق کارگر از سوی کارفرما، فراهم بودن ابزار تولید در روی زمین، آفت بزرگ جامعه و برخورد اسلام با رکود فکر و ثروت مطرح شد.

برنامه درس‌هایی از قرآن با سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی طی ماه رمضان، هر شب به غیر از جمعه‌ها ساعت ۱۸:۱۵ از شبکه اول سیما پخش می‌شود.

یکشنبه، بیست‌ویکم اردیبهشت‌ماه، شاهد پخش قسمت دیگری از این برنامه با موضوع «ارزش کار و کارگری در اسلام» بودیم که سال گذشته در جوار حرم امام رضا(ع) ضبط شده است. در ادامه مشروح چهاردهمین برنامه درس‌هایی از قرآن ماه رمضان المبارک ۱۴۴۱ هجری قمری را می‌خوانید؛

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
پیرامون مسائل اخلاق اقتصاد، درآمد، مصرف، کارگری، مدیریت، تولید، توزیع، مصرف و در این جلسات مختلف هر شبی یک بحثی کردیم، بحث امشب بحث کارگری است، در اسلام کار و کارگری عیب نیست، ارزش است. خدا به حضرت نوح می‌گوید: دست به کار شو. «وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا»(هود/۳۷) ای نوح باید کشتی بسازی. نجاری کنی، پیغمبران ما بعضی کشاورز و بعضی چوپان و بعضی خیاط و بعضی نجار بودند، ریزش هم هست، روایش در بحار جلد ۱۰۰ است، صفحه ۵۶، حضرت آدم کشاورزی می‌کرد، حضرت داود آهنگری می‌کرد و زنبیل بافی داشت، حضرت مسیح نجاری داشت. حضرت ادریس خیاطی داشت. حضرت نوح باز اهل زراعت بود. حضرت هود تجارت می‌کرد. حضرت ابراهیم کشاورزی و دامداری داشت. باز حضرت شعیب پرورش دام داشت، به هر حال کار عیب نیست.

اگر می‌خواهیم کشور نجات پیدا کند باید کار عزیز باشد. خیلی‌ها همین که یک مدرکی می‌گیرند می‌گویند: من لیسانس دارم، کار بکنم. کار را ننگ می‌دانیم. داماد خواستگاری می‌آید می‌گوییم: شغلش چیست؟ بدبخت است. بعد می‌گوید: کارگر است. یعنی کنار کارگر کلمه بدبخت را به کار می‌برد. این خیلی سیلی خواهیم خورد. بعضی سیلی‌ها را هم خوردیم.
کار در اسلام، عبادت خدا

به امام کاظم گفتند: چرا شما کار می‌کنی؟ شما امام هستی. فرمود: «قد عَمِلَ‏ بِالْیَدِ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ مِنْ أَبِی فِی أَرْضِهِ» (من لا یحضر الفقیه/ج۳/ص۱۶۲) از من بهترها کار می‌کردند، از شما بهتر کیست؟ گفت: پیغمبر کار می‌کرد، امیرالمؤمنین کار می‌کرد. کار ننگ نیست، بیچاره در خانه‌اش قالی بافی می‌کند. قالی بافی بیچارگی دارد؟ چه باید کرد که بگوییم کار خوب است؟ از آموزش و پرورش باید شروع شود.

از دانشگاه باید شروع شود. امام باقر کشاورزی می‌کرد، یکی گفت: اگر الآن عزرائیل بیاید شما در چه حالی هستی؟ گفت: در بهترین حال، گفت: برای دنیا عرق می‌ریزی. گفت: برای دنیا خوب برای دنیا کار می‌کنم، پول گیر بیاورم، نیازم به تو نباشد. کار در اسلام عبادت است. برکات کار چیست؟ من اینجا ده پانزده مورد نوشتم ۱- کار وسیله تربیت جسم و روح است. انسانی که کار می‌کند هم سالم‌تر است هم روحش ساخته می‌شود. چون با زحمت پول گیر می‌آورد، اسراف و ولخرجی نمی‌کند.

قدر چیزی را که با زجر درآورده می‌داند. ایام فراغتش پر می‌شود. دنبال فساد نمی‌رود. بسیاری از اینهایی که دنبال فساد می‌روند آدم‌های بیکار هستند. عامل نبوغ و ابتکار است. آدمی که کار می‌کند، هرچه کار می‌کند در هرکاری می‌گویند: کار نیکو کردن از پر کردن است. آدمی که کار می‌کند عزت دارد و خودکفا است، آدمی که کار می‌کند، پول در جیبش است و به دیگران می‌تواند خدمت کند. دعای بیکار مستجاب نمی‌شود. قرآن چه می‌گوید؟ قرآن می‌گوید: بلند شوید راه بیافتید و خرجی در بیاورید. «هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَناکِبِها» (ملک/۱۵) آیه قرآن است، می‌گوید: خداوند زمین را نرم قرار داد، بلند شوید از دوش زمین بالا بروید و خرجی خودتان را دربیاورید.
رعایت حقوق کارگر از سوی کارفرما

برای کارگر اسلام حقوقی تعیین کرده، حق کارگر، غذای کارگر، زود تا عرقش خشک نشده مزد کارگر را زود بدهید. با کارگرها طی کنید. از اول بدانند غروب چقدر می‌گیرند. طی کنید وقتی طی کردید یک چیزی اضافه بدهید. قرآن می‌گوید: «وَ یَزِیدُهُمْ‏ مِنْ فَضْلِهِ» (نساء/۱۷۳) قرار بگذارید این کارگر نرخش چند است، منتهی حقش را دادی و گفتی: قرارداد ما تمام شد، یک چیزی هم اضافه بگیر. «وَ یَزِیدُهُمْ‏ مِنْ فَضْلِهِ» خدا مزد انسان را می‌دهد، بعد می‌گوید: «وَ یَزِیدُهُمْ‏ مِنْ فَضْلِهِ» یک چیزی هم زیادی می‌دهد. طی کنید، همین امام رضا دید یک غلامی دارد کار می‌کند، به رئیس غلام‌ها گفت: با این چند قرار داد بستی؟ گفت: این آقا فقیر است هرچه بدهی راضی است، امام رضا عصبانی شد، گفت: چند بار به شما گفتم طی کنید، این بنده خدا از صبح که کار می‌کند در دلش این است که چقدر به او می‌دهند؟ دغدغه‌اش… از دغدغه نجاتش بدهید.

حدیث داریم یک درختی که آب می‌دهید انگار یک مؤمن تشنه‌ای را آب می‌دهید، «مَنْ‏ سَقَى‏ طَلْحَهً أَوْ سِدْرَهً فَکَأَنَّمَا سَقَى مُومِناً مِنْ ظَمَإٍ» (وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۴۲) بیکاری چی؟ هرچه کار خوب است بیکاری اینقدر عیب دارد. بیکاری مایه خستگی و تنبلی و فرسودگی، فرصتی برای نفوذ شیطان، گسترش گناه، حدیث داریم خدا آدم پر خواب و انسان بیکار را دشمن دارد. یعنی افراد بیکار و پر خواب دشمن خدا هستند. در جبهه که بود افرادی به پیغمبر می‌گفتند: شما اجازه بده ما مرخص شویم. قرآن می‌گوید: اینهایی که از جبهه فرار می‌کنند نامردها هستند.

آیه‌اش این است «وَ إِذا أُنْزِلَتْ‏ سُورَهٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ» (توبه/۸۶) «استاذنک» اجازه می‌گیرد، «أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ» مرفهین، مرفهین می‌آیند می‌گویند: یا رسول الله اجازه بده ما جبهه شرکت نکنیم. سربازی نرویم، پول می‌دهیم سربازی را می‌خریم. می‌گوید: اینها مرفهین هستند که جیم می‌شوند ولی افراد مؤمن «لا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ‏ وَ الْیَوْمِ‏ الْآخِرِ أَنْ یُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ» (توبه/۴۴) اگر مشکلی پیش آمد، هرکس مرخصی می‌گیرد جیم می‌شود ایمان ندارد. هرکس زیر کار می‌ایستد ایمان دارد. حدیث داریم افرادی هستند سفره که پهن شد می‌آیند می‌خورند، وقت کار فرار می‌کنند. وای به حالشان.
فراهم بودن ابزار تولید در روی زمین

قرآن همه چیز را در اختیار ما گذاشته است. ابزار تولید چیست؟ ابزار تولید اول زمین است، «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِساطاً» (نوح/۱۹) این زمین گسترده است. شما روی زمین تا حالا فکر کردی. اگر سفت بود نمی‌شد کشاورزی کرد، اگر نرم و شل بود نمی‌شد بنایی کرد. همینطور که هست قسمت‌هایی سفت و قسمت‌هایی نرم است. زمین در اختیار شما، جای دیگر می‌فرماید: «الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً» (بقره/۲۲) جای دیگر می‌گوید: زمین برای شما آماده است. «أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً» قاری: «أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً» (نبأ/۶) جای دیگر می‌گوید: «جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا» (ملک/۱۵) خداوند در قرآن برای زمین چند صفت گفته است.

«بساطا» یعنی پهن است، «فراشا» فرش به معنی گسترده و پهن است، «مهادا» آماده هست، «ذلولا» نرم است، رام است. این ابزار تولید یکی زمین است. یک جای دیگر باز می‌گوید: «کفاتا»
بعد… آب، «وَ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ‏ مِنَ‏ السَّماءِ ماءً» (انعام/۹۹) این آسمان باران دارد و زمین هم پهن است، حدیث داریم «مَنْ‏ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً» (قرب‏‌الاسناد، ص ۵۵) کسی که آب دارد، خاک هم دارد اما گندم ندارد بخورد، «ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ» کسی که آب دارد و خاک هم دارد چرا باید گندم بخرد?
بیکاری، آفت بزرگ جامعه

کار باید برای ما ارزش باشد. باید چه کرد؟ نمی‌دانم. صدا و سیما چه کند؟ آموزش و پرورش و دانشگاه چه کند؟ جامعه چه کند؟ مشکل مملکت ما نسبت به اشتغال دو سه میلیون لیسانس بیکار است. ای کاش یک سال کمتر درس می‌خواند و یک مهارتی را یاد می‌گرفت. چهار سال شش سال دانشگاه بوده بی مهارت، اگر شش ماه یک مهارت یاد می‌گرفت الآن گرسنگی نمی‌خورد. آنوقت مهارت هم که دارد همه چیز دارد. آدمی که مهارت دارد و کار دارد، شغل دارد. این را عنایت دارم با تکرار بگویم. کسی که مهارت دارد شغل دارد، کسی که شغل دارد، پول دارد.

کسی که پول دارد ازدواج می‌کند. کسی که ازدواج کرد بچه دارد. کسی که زن و بچه دارد خانه دارد، اینها همه بند به.. مثل آدمی که، کسی که شیر دارد ماست دارد. کسی که شیر دارد پنیر دارد. کسی که شیر دارد، روغن دارد. کره دارد، سرشیر دارد، یعنی شیر مادر همه آنهاست. گرفتید؟ می‌خواهید با هم بگوییم؟ کسی که مهارت دارد… اولش را من می‌گویم، شغل دارد. ۲- کسی که شغل دارد… بگویید. پول دارد. کسی که پول دارد، داماد می‌شود. کسی که داماد شد بچه دارد. کسی که بچه دارد خانه دارد. همه اینها بند به این است که انسان بگوید: زنده باد کار، مرگ بر تنبلی.
برخورد اسلام با رکود فکر و ثروت

رکود ممنوع، حال داشتم بلند می‌شدم می‌نوشتم خیلی خوب بود. رکود طبیعت ممنوع، رکود انسان ممنوع، رکود ثروت ممنوع، رکود فکر ممنوع، رکود یعنی توقف، توقف نباید شود. زمین باید در حال فعالیت باشد. زمین نباید راکد بماند، تا سه سال چون شما دیوار کشیدی و سیم خاردارگذاشتی و سنگ‌چین کردی، تا سه سال اسلام به شما اجازه می‌دهد، اگر سه سال زمین را معطل کردی، کسی دیگر حق دارد بیاید زمین را تصاحب کند. پول نباید راکد باشد، گنج، کنز، ممنوع! قرآن می‌گوید: کسانی که «وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ‏ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ» (توبه/۳۴) کسانی که گنج، پول‌هایشان را پنهان می‌کنند، پول راکد بماند گنج است، ممنوع! زمین راکد بماند، ممنوع!

مخ، مخ هم نباید راکد بماند، لذا گفتند: هرچه به عقلت می‌رسد عمل نکن، مشورت کن. مشورت کن یعنی چه؟ یعنی ببین دیگران چه می‌گویند، عقل دیگران هم به عقلت اضافه کن، علم دیگران را به علمت اضافه کن. مخ مثل چراغ است، این چراغ یک مقدار نور می‌دهد و دو تا چراغ نورش بیشتر است، ده تا چراغ نورش بیشتر است. با افراد مختلف مشورت کن. مشورت چه خوبی‌هایی دارد؟ کسی که مشورت کند یا شکست می‌خورد یا ضرر… یا موفق می‌شود. اگر موفق شد، حسود ندارد، مثلاً من یک پولی دارم با شما مشورت می‌کنم چه کنم؟ شما به من می‌گویی: این کار را بکن، من هم آن کار را می‌کنم و پولدار می‌شوم، شما نسبت به من حسود نیستی، می‌گویی من به او گفتم: این کار را بکن. در اثر فکر من به یک جایی رسید.

مثل اینکه آدم به پدر بگوید: بچه‌ات ترقی کرده است. اگر به پدر بگویند: بچه‌ات ترقی کرده است، پدر حسودی نمی‌کند، می‌گوید: هرچه ترقی کند پسر من است. هرچه رشد کند، می‌گوید: من به او گفتم این کار را بکن. اگر وضعت خوب شد، حسود نداری. اگر نه رفتی و گوش به حرف طرف دادی و شکست خوردی، باز هم اینجا خوب است. چون غمخوار داری، می‌گویی: من به او گفتم و بنده خدا شکست خورد. من این راه را جلوی پایش گذاشتم و بنده خدا شکست خورد. یعنی شکست بخوری غمخوار داری، پیروز شوی حسود نداری. اینها از برکات مشورت است.
عبادات اسلامی، همراه با تلاش و حرکت

عبادت‌های ما همه تحرک درونش است. نماز بخواهی بخوانی رفت و آمد و رکوع و سجود دارد. حجش حرکت درونش است. جهادش حرکت درونش است. کار و کسبش حرکت درونش است. اصلاً تحرک در بدنه‌ی تمام عبادت‌های ما جاسازی شده است. برکات تولید، ۱- اشتغال؛ حالا رونق تولید که مقام معظم رهبری هم فرموده من یک چیزهایی اینجا نوشتم که بخوانم. کسی اگر دنبال کار برود، اشتغال، هم برای خودش و هم برای دیگران، ۲- نشاط؛ ۳- امید؛ ۴- سلامتی؛ ۵- خودکفایی و استقلال؛ اینها برکات است. پیروی از سنت پیغمبر، چون پیغمبر کار می‌کرد، کاهش منکرات، کسی که کار می‌کند خلافکار کمتر است. آدم‌های بیکار خلافکاری‌شان بیشتر است.

صرفه‌جویی، چون با کار پول درآورده است، راحت ولخرجی نمی‌کند. رقابت، آدم‌هایی که کار می‌کنند با شریک‌هایشان برای عرضه و تقاضا رقایت به وجود می‌آورند، رقایت مثبت، کمک به دیگران، کسی که کار می‌کند و پول دارد، به دیگران هم کمک می‌کند. ایجاد شرکت‌های متعدد، چون تولید سبب ارتباط با سایر تولیدکنندگان می‌شود و شرکت‌های مشترکی ایجاد می‌شود. امنیت کشور، کشوری که نان ندارد بخورد، آسیب پذیر است. می‌خواهید امنیت داشته باشید باید شغل داشته باشید.
تربیت نسل تولیدگر، کسی که کار می‌کند بچه‌هایش هم به کار وادار می‌کند. الگو می‌شود برای دیگران، سواد دارد، اجر و پاداش‌های الهی را دریافت می‌کند. در قرآن یک آیه داریم می‌گوید: «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» (نحل/۶)

امشب این آیه را بشنوید. سوره نحل آیه ۵، می‌گوید: «وَ لَکُمْ» یعنی برای شما، «فِیها جَمالٌ‏» زیبایی است. چه چیزی زیباست؟ «حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» وقتی گله‌های میش در طویله و آغل می‌روند و وقتی گله‌های میش به صحرا می‌روند. من در دانشگاه تهران همانجایی که نماز جمعه هست، در هفته من نماز می‌خوانم. دانشگاه تهران هم مثل خیلی جاهای دیگر یک صفحه قرآن می‌خوانند، یک روز همین صفحه را می‌خواندند، گفتیم: بلند شویم این را معنا کنیم، «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» در قرآن جمیل تکرار شده اما جمال یکی بیشتر نیست. «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» گفتم یک خرده فکر کنیم، این گله میش چه خصوصیتی دارد؟ ۱- گله میش روی پای خودش است. انسان و بچه انسان باید مدتی بغلش کرد تا بعداً راه بیافتد. گله میش از اول روی پای خودش است. پس جمال این است که روی پای خودت باشی. ۲- «تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» یعنی می‌رود در طویله و در صحرا، جمال در حرکت است. رکود… شما بخوان.

جمال جامعه، در خودکفایی و استقلال اقتصادی

«وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» جمال در این است که روی پای خودت بایستی. «فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ‏» (فتح/۲۹) جمال این است که در حال حرکت باشی. «تُرِیحُونَ، تَسْرَحُونَ» رفت و برگشت. ۳- وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» جمال در این است که حرکتش هدفمند باشد. نه در خیابان‌ها الکی پرسه بزنی. حرکت هدفمند است. یعنی چه؟ یعنی گله بز و میش و گوسفند، صبح که صحرا می‌رود معلوم است می‌خواهد چه کند. می‌رود شکمش را سیر کند. یعنی حرکت هدفمند باشد نه پرسه زدن الکی!

«وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» جمال در این است که هدفت ارزشی باشد. سیر شدن یک ارزش است. این گوسفندی که صحرا می‌رود هدف دارد که سیر شود و این سیر شدن ارزش است. بعضی هدف دارند، هدفشان ارزش ندارد. گوسفند هم در حال حرکت است، هم هدف دارد و هم هدفش ارزشی است. «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» حرکتش تک روی نیست. گله گوسفند با هم می‌روند و با هم می‌آیند. ارزش این است که هماهنگ حرکت کنیم نه تک روی، «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» بعضی‌ها هدف مقدس دارند و به هدفشان نمی‌رسند اما این گله گوسفند به هدفش می‌رسد.

هر روز صبح‌ها گرسنه می‌رود و غروب‌ها سیر برمی‌گردد. یعنی به هدفش می‌رسد. قاری: «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» غیر از اینکه ان به هدفش می‌رسد و شکمش را سیر می‌کند، منافع زود بازده، هر شب برای صاحبش شیر می‌آورد. غیر از اینکه شکم خودش سیر می‌شود، شکم دیگران هم سیر می‌کند، شش ماه به شش ماه کرک و پشم و گوشت می‌دهد، شب به شب شیر می‌دهد و شش ماه به شش ماه گوشت و کرک می‌دهد. «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» حرکتش با طبیعت هماهنگ است. با طلوع می‌رود و با غروب برمی‌گردد.

«وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» حرکتش با مدیریت یک چوپان است زیر نظر می‌رود و زیر نظر می‌آید. «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» سالم می‌رود و سالم می‌آید و گرفتار گرگ نمی‌شود. «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ» در منافع زود بازده شب به شب شیر می‌دهد یا دیر بازده شش ماه به شش ماه گوشت می‌دهد بر کسی منت نمی‌گذارد. جمهوری اسلامی زشت است یا زیبا؟ از این آیه یاد بگیرید. اگر جمهوری اسلامی روی پای خودش بود جمال دارد. در حال حرکت بود جمال دارد. حرکتش پویا بود جمال دارد. هدف داشت جمال دارد. هدفش ارزشی بود، جمال دارد. به هدفش رسید، جمال دارد. گرفتار گرگ‌های بین المللی مثل آمریکا و امثالش نشد جمال دارد. خدمتی که می‌کند منت نگذاشت، جمال دارد.

«وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ»

قرآن این است یک آیه می‌گوید، از چوپان تا پروفسور آدم استفاده می‌کند. ساده‌ترین افراد، بچه، بزرگترین افراد استاد دانشگاه، «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏» آنوقت کشوری که کار نکند جمال و زیبایی ندارد. قوای مسلح باید چنان باشد که آمریکا نگوید اگر یک هفته سایه من بالای سر سعودی نباشد، سعودی یک هفته نمی‌تواند خودش را نگه دارد. این بزرگترین فحش است و از این فحش بدتر نمی‌شود که آمریکا بیاید جیب سعودی را خالی کند و بعد بگوید: با عنایت من تو وجود داری، من نباشم تو نیستی. این بزرگترین ذلت است. می‌خواهید جمال داشته باشید باید کار کنید.
جمال در این است که باشیم و پویا باشیم و در حال حرکت باشیم، شکم ما سیر باشد، گرسنه‌های دیگر هم سیر کنیم و منت نگذاریم. «وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ‏ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ»

خدایا زیبایی‌های مادی و معنوی را نصیب کشور ما و امت اسلامی و خود ما بفرما. زشت است انسان با زبانش با هرکس و ناکسی حرف بزند ولی با این زبانش دو رکعت نماز نخواند. این زیبایی زبان نیست. خدا به ما زبان داده، همه جا با همه کس حرف می‌زنیم، اما نمازمان سنگین است، این زیبایی نیست. زیبایی مادی و معنوی.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

ramezan.com

 

علی اکبر

مجله سیراف از سال 96 فعالیت خود را آغاز کرده است،تمام تلاشم انتشار محتوای سالم و منحصر بفرد مورد نیاز کاربران با رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. 09900995320

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا